دربارهٔ شعر مذهبی
نخست اینکه
«مشهور است كه يكی از شاعران بزرگ روزگار قصيدهای بلند و بسيار استادانه در مدح حضرت اميرِمؤمنان(ع) میسرايد و آن را برای عرض حاجت در حرم امام علی(ع) میخواند. همزمان با او يكی از شاعران گمنام هم اين بيت را میسرايد و تقديم حضرت امير(ع) ميكند:
شعر میخوانم برايت يا اميرالمؤمنين!
قدر اين گلدستههايت يا اميرالمؤمنين!
سرانجام اين شاعر گمنام كه او هم حاجتی داشته، حاجتروا ميشود، اما آن شاعر بزرگ به حاجتش نمیرسد. بنابراين قصيدهسرای بزرگ ما گلایهمندانه رو به حرم حضرت علی(ع) میكند و به زبان طنز میگويد: آقا شما اسدالله غالبيد، قبول! فاتح خيبريد، قبول! اميرمؤمنانيد، قبول! حیدر کرارید، قبول! اما گمان نمیكنم شعر شناس خوبی باشيد!»
اين مثل بدان آوردم كه بگويم: «حقيقتا نمیدانم؛ شايد اصلا درگاه اين كريمان شعرهايی را كه به زعم اهل ادب ضعيف است، بيشتر بپسندد. شايد اين شاعران خلوص نيّت دارند. شايد تمام توانشان همين است؛ و همين باعث پذيرش شعرشان در درگاه بزرگان دين میشود. شايد هم مقبول درگاه آنان نمیشود؛ نمیدانم، اما آنچه كه به ادبيات، به شعر، به شعر مذهبي مربوط میشود، میگويد: اين دست شعرها ارزش ادبی ندارند؛ بنمايهٔ هنری ندارند و مثل هر اثر زردی فقط تاثير آني بر مخاطب ميگذارند؛ ماندگار نيستند و.... بگذريم كه بسياری از تعابير به كار رفته در اين شعرها دون شأن دين و آن شخصيت دينی است.
دیگر اینکه
فرقی نمیکند موضوع یک شعر چه باشد. «شعر خوب» را «شاعر خوب» میسراید. پس عجیب نیست که بهترین شعرهای مذهبی را باید در دواوین «شاعران قَدَر» یافت نه در مویهها و ضجههای
شاعر-مداحان!
اخوان ثالث سروده است:
در ره طوسم، چه باک ار برف و سیل و آتش آید
سالک راه رضا را هرچه پیش آید خوش آید!
و همین تکبیت یک شعر کامل است؛ با آن ایهام دلبرانهٔ «راه رضا»!
#مهدی_اخوان_ثالث
#شعر_مذهبی
#شعر_رضوی
#شعر
#شاعر.
https://www.instagram.com/p/C_c9Em7qYj5/?igsh=MThsNGsyN2Vsc3M5MA==