«مو و نوشتن»
من با موهای کثیف یه نفرم و با موهای تمیز یه نفر دیگه.
قبل از اینکه موهامو بشورم یه هیولای عصبیم که هرچیز کوچکی میتونه تحریکم کنه تا به دنیا نفرت بورزم. و وقتی موهام مرتب و تمیزه یه فرشتهی مهربونم که دو تا بال هم داره.
جالبتر اینکه، نوشتنم هم تحتتاثیر قرار میگیره. و زیبایی نوشتههای من با تمیزی موهام رابطه مستقیم داره.
انگار جهانو با موهام حس میکنم.
دنیارو با موهام میبینم.
موهامو که صاف میکنم دلم نازک میشه.زودتر دلخور میشم.بیشتر میرم تو فکر. واقعبین تر میشم.شک میکنم که دوسم داری. بزرگتر میشم. راحتتر گریه میکنم.یکم تنهاتر میشم. نگرانیهام بیشتر میشه. بار زندگی روی دوشم سنگینتر میشه. عاقلتر میشم.
موهامو که فر میکنم عاشقتر میشم. بیشتر میرقصم. زنتر میشم.
قشنگتر میرقصم. بیشتر ناز میکنم.
بیشتر شعر میخونم.
بیشتر بهت فکر میکنم.
بهتر میخندم. خوشبینتر میشم.
مهربونتر میشم. روی ناخنم لاک میزنم.دنیا رنگیرنگی میشه. خاطراتت سرزندهتر میشن. قلبم برات تندتر میتپه. نامههای طویلتری مینویسم. گاهیم واژههام خاکبر سر میشن.
وقتی موهامو میبافم نینی میشم.
انیمیشن بیشتر میبینم.
مامانمو بیشتر بغل میکنم بیشتر اطرافش میپلکم.
زود به زود هوس خوراکیهای مختلف میکنم.
آخرین بار که موهامو بافته بودم و رفتم بیرون، برای خودم یه عروسک خریدم.
موهای موجدار که حالت طبیعی موهامه، بهم حس خاص بودن میده. کمتر احساس سردرگمی میکنم.
بیشتر آرومم. راحتترم. مسلطترم.
به آینده بیشتر فکر میکنم اما اضطرابم هم کمتر میشه.
حالا همین موها باید حداقل دو روز یکبار شسته بشن اگه نشه که این دنیا دیگه ارزش زندگی کردن نداره.
هستیچهاردولی💌