شهید سیدسجاد خلیلی

‍ ‍ بگذار سیر ببینمش اکنون که می رود
ای اشک! از چه راه تماشا گرفته ای؟!

فردا روز اربعین است..چهلم کسی که او را " یوسف گمگشته مازندران " خطاب کردیم و در تمام دعاها و زیارتگاههایمان آمدنش را از خدا خواستیم..🌷

فردا اربعین است، چهلم پسری فرزانه و عابد که هرسال ایام محرم علمدار مجلس سقای شهیدان بود و شاید در همان حال خوشش از خدا شهادت طلبیده بود و عاقبت به خیری..🌷

فردا چهلم جگرگوشه ی مادری ست که چه قدر از خدا آرزو کرد فقط یکبار دیگر فرزندش را در آغوش بکشد، ببوسدش و عطر پیراهنش را بو کند و یکبار دیگر صدای مادر گفتنش را بشنود..🥀

فردا چهلم عزیز دل پدری ست که داغ بیخبری و انتظار پاره تنش ، صبر و قرارش را گرفته بود اما باید صبوری می کرد تا ستون محکم خانواده باشد و داغ نبودن فرزند کمر همسر و دو پسر جوانش را خم نکند..🍃

و فردا چهلمین روز شهادت برادر آقاسید مقداد و آقاسید محمد است..این دو برادر چهل روز است که با بغض و دلتنگی و افتخار نفس می کشند..چهل روز است دیگر می دانند دلتنگی هایشان را کجا ببرند، مزار برادرشهیدشان تسکین شان می دهد اما وقتی که می خواهند برگردند مدام نگاهی به پشت سر دارند..🍃

که آی داداش سجاد! چرا اینجا آرام گرفتی؟ مگر نمی دانی مادر زود نگران می شود؟ چرا به خانه نمی آیی؟

تلخ و سرد و وحشتناک میشد اگر که شهادت مقامی اینچنین والا نداشت اما همه ی دلخوشی پدر و مادر و برادران آقا سیدسجاد به این است که عزیز دلشان مهمان سالار شهیدان است و عاقبت به خیر شده..🌷


دارم به آخر میرسم توی تمام شعر ها
هی اشک های بیصدا بر شانه ای که نیستی

با حرف ها و اشک ها در خاطرات کهنه ام
دارم نگاهت میکنم در خانه ای که نیستی..!


#خداحافظ_ای_داغ_بردل_نشسته
#شهید_سیدسجاد_خلیلی
#مراسم_چهلم
#دلتنگیم_را_میکشم_بردوش

@aghaseyedsajad