🍃همین ساعت ها و دقیقه ها بود ....
آخر شب گوشی را برداشتم که تبریک عیدی قرار دهم کانال آقاسیدجلال...
اما خبری تمام فضای مجازی را پر کرده بود
پیکر شهید سیدجلال حبیب الله پور شناسایی شد
🌸ذوق تمام وجودم را گرفت..
تند میزدم پیام بعدی که خبر بیشتر را ببینم ....
سیدجانم برگشت ...
باورم نمیشد ...
همین که میزدم پیام های بعدی را...
مرور میکردم دلتنگی ها و خاطرات فاطمه سادات را ...
یاد آقاسیدعلی که دامادی اش را پدرش ندید ...
یاد نوه هایی که در نبود پدربزرگ بدنیا امدن ....
یاد همسرسیدجان که چقدر حرف ها در سکوتشان بود ... یاد پدر که چهره شان هر بار در عکس هایی که میزدم در کانال شکسته تر می شد ....
یاد اینکه چقدر انتظار برگشتنش آرزویمان شده بود ...
بعدی
بعدی ....
اما یک پیام نگهم داشت...
پیکر شهید سیدسجادخلیلی شناسایی شد ....
صبرررر چرا نوشتن «شهید»!!!
سیدسجادمان را می گویند ؟!
یعنی چه؟!
سیدسجاد چه میگویند ؟ برادرم قرار بود خودت بیایی؟برای آمدنت نوشتم که خبر آمدنت را به مادرت برسانم ...
گفتم حتما اشتباه شده و شایعه....
اما پیام ها که بیشتر شد ... همه جا حرف از عیدی بود ...
برگشتن پیکر آقاسیدجلال و آقاسیدسجاد....
🍃🍃🍃🍃🍃آقاسیدجلال و آقاسیدسجاد
زمان و زمان و زمان
گذشت و حالا یک سال شد ...
امشب دوباره نشستم تمام پیام های بازگشتتان را دوباره مرور کردم .....
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود .....
اگر چه نوشتن همین چند کلمه و قبولش هنوز هم به دشواری بود... اما تنها باوری که قانعمان می کند ؛ این است که ٬
🌷حق شما جز با شهادت ادا نمی شد ...
#عید_غدیر #از_عشق_دل_نوشت #آمدنت_را_قاب_گرفتم...
#شهید_سیدجلال_حبیب_الله_پور #شهید_سیدسجاد_خلیلی@Aghaseyedsajad