هشتم آذر باید دوشنبه باشد ..
صبح باشد و خورشیدش غروب کند .....
هشتم آذر باید خودت باشی ....
تو بمانی و تلاقی اشک و نور...
سال ها می گذرد ....
جام زرینشان را نوشیدیم و مدهوش شدیم ...
شهریاران را فراموش کردیم ....
خط قرمزی رو به رویمان کشیده اند ...
و خودشان سر خط دنیا ..
حالا نه خبری از آذر است و نه از غروب هشتم ؛
دی از راه می رسد ...
طعمش تلخ است
بیدارمان می کند ..
حالا همه روزهایمان ؛ جمعه است ......
فرقی ندارد ۸ آذر باشد یا ۷ آذرش...
تقویم فقط ۱۳ دی را نشانمان می دهد ...
حالا فقط شب است ....
سر خط آسمان ایستاده ایم...
.
.
.
بگذار ساده تر بگویم....
«قلمم بوی باروت می دهد »....
#شهید_شهریاری#شهید_فخری_زاده#از_عشق_دل_نوشت@aghaseyedsajad