هنوز هم چیزهای خارج از برنامه بدجور مضطربم میکند
یکی از عواملی که هميشه مضطرابم میکند، عدم پیشبینی و کنترل شرایط است. زمانی که چیزی خارج از برنامه یا انتظارات من پیش میآید، حس بیثباتی به سراغم میآید و این بیثباتی به اضطراب تبدیل میشود. گاهی این حس ناشی از حضور یک مهمان ناخوانده است، گاهی از یک سوال پیشبینی نشده، یا حتی یک دعوت ناگهانی. (از سمت کسانی که برایم خیلی مهم هستند و من تلاش بسیار کردهام تا در نظر انها بیعیب باشم)
شاید بهتر باشد این جمله که "چیزهای خارج از برنامه مضطربم میکند" را به شکلی دیگر بیان کنم. به جای آنکه بگویم "چیزها"، بگویم "آدمها" یا حتی دقیقتر، بگویم "فلان شخص" یا "فلان دوست". شاید این تغییر، چرایی این اضطراب را برایم شفافتر کند.
در زندگی هر فرد، انسانهایی وجود دارند که به نوعی حس ناکافی بودن را در او بیدار میکنند. کسانی که نه تنها با کلماتشان، بلکه با رفتار و نگاهشان به شما القا میکنند که به اندازه کافی خوب نیستید. در چنین لحظاتی است که حس میکنید کنترل اوضاع از دستانتان خارج شده است.
گاهی تنها راه مقابله با این نوع اضطراب، حفظ احترام به خود و تعیین حدومرز مشخص است.
تمام صبح را به آزادنویسی درباره چنین آدمهایی اختصاص دادم. به خودم قول دادم اینها را فقط برای خودم بنویسم و منتشر نکنم. چرا؟ چون صادقانه و شفاف باشد و به دور از تحریف و سانسور.
🧚♀در زندگی ما کسانی هستند که به ما آسیب میرسانند اما همه آنها را میتوانیم از کهکشان ارتباطیمان خارج کنیم. فقط حواسمان باشد که خودمان جزو آنها نباشیم. تنها کسی که چه بخواهیم چه نخواهیم تا ابد با ما میماند خودمانیم. ارتباط ما با خودمان پیچیدهترین و عمیقترین و عجیبترین رابطه است به کسی اجازه ندهیم این رابطه را خراب کند.
به گمانم وقتی خودمان را دوست داشته باشیم و بپذیریم، هیچ چیزی از بیرون نمیتواند باعث اضطراب ما شود، حتی تو دوست عزیز.
آدم دوستان خود را سختتر از دشمنانش میبخشد.
#اروینیالوم