「رِفـٰاقَت‌تا‌شَهـٰادٺ…!」

#روزه
Channel
Logo of the Telegram channel 「رِفـٰاقَت‌تا‌شَهـٰادٺ…!」
@aflakian1Promote
338
subscribers
15.5K
photos
2.7K
videos
4.1K
links
« بســمِ‌اللھ❁‌‍» •᯽• براشہیدشدن اول بایدمثݪ شہدازندگےڪنێ(:♥️ •᯽• مطالب‌‌هدیہ‌محضرحضرت‌ #زهرا‌ﷺمیباشد🥺 کپی‌بࢪاهࢪمسلمون #واجب‌صلوات‌یادت‌نࢪه:)💕 •᯽• گــوش‌ج‌ـــان(:💛 ⎝‌➺ @shahide_Ayandeh313 •᯽• از¹³⁹⁴/¹⁰/²⁷خـادمیم🙂💓
🌸🍃
همسر شهیدحمیدسیاهڪالےمـرادے:

دوستـ نـداشتیـم زندگے مشترڪمـان
با #گنـاه شـروع شـود؛
حتـی #نـاخـواسته
بهـ خـدامتـوسݪ شـدیمـ ونذرڪردیم
سهـ روز #روزه بگیـریمـ...🌷

ⓙⓞⓘⓝ⇣⇣⇣
@AFLAKIAN1
🌸🍃
همسر شهیدحمیدسیاهڪالےمـرادے:

دوستـ نـداشتیـم زندگے مشترڪمـان
با #گنـاه شـروع شـود؛
حتـی #نـاخـواسته
بهـ خـدامتـوسݪ شـدیمـ ونذرڪردیم
سهـ روز #روزه بگیـریمـ...🌷

ــــــــــــــــــــ🕊

↶【به ما بپیوندید 】↷
●━━━━━━───────
#خاڪےها
● °•| @aflakian1 |•° ●
#خاطرات‌شہیدمحسن‌حججی😍💖

🌹از زبان دایی_همسر_شهید🌹
(قسمت_پنجم)

عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانه‌مان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد.
اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉✌🏻
گفتم:" مثلاً چی؟"
گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. "
با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی مدل مان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود.
نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی #عکس_شهید روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره می‌بیند مون."😌😇
حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این #شهید_کاظمی را نداریم."
گفت: "خودم برات میارم. "😉✌🏻
نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬
الان که #محسن نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی.
#یادگاری محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار #گناه کردن واقعا سخت است😢😔👌🏻
•••••••••••••
یک بار با هم رفتیم اصفهان درس #اخلاق #آیت_الله_ناصری. آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍
از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر #قبر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم.
توی جلسات دفترچه اش را در می‌آورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را می‌نوشت. از همان موقع بود که #خودسازی بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ #مستحبات.
یادم هست آن سال ماه شعبان همه #روزه هایش را گرفت😮💪🏻
••••••••••••••
چند وقتی توی مغازه پیشم کار می‌کرد. موقع #اذان مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت.
می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری."
محلی نمی‌گذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم."😌👌🏻
می رفت من می ماندم و مشتری ها و…
#عیدغدیر خم که رفته بودیم برای #عقدش، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون."
به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود لجباز و یکدنده☹️

#ادامه_دارد.
♥️|°•@aflakian1
💟جلسه #خواستگاری و #عقد شهید حججی💟
🌹از زبان همسر شهید🌹
(قسمت_سوم)

توی جلسه خواستگاری یک لحظه نگاهم کرد
و معنادار گفت:
"ببینید من توی زندگیم دارم مسیری رو طی می کنم که همه دل_خوشیم تو این دنیاست.😌 می‌خواهم ببینم شما میتونید تو این مسیر کمکم کنید؟"🤔
گفتم: "چه مسیری? "😯
گفت: "اول #سعادت بعد هم #شهادت."😇😌
جا خوردم. چند لحظه #سکوت کردم. زبانم برای چند لحظه بند آمد.
ادامه داد: "نگفتید. می تونید کمکم کنید؟"
سرم را انداختم پایین و آرام گفتم: "بله."😌
گفت: "پس مبارکه ان شاءلله."😊
💢شهید شهادت کشته_شدن_در_راه_خدا💢 اینها حرف‌های ما بود حرفهای شب خواستگاری مان!
•••••••
سر سفره عقد هم که نشستیم مدام توی گوشم میگفت: "زهرا خانوم، الان هر دعایی بکنیم که خدا اجابت میکنه. 😌 یادت نره یادت نره برای شهادتم دعا کنی. "😊
آخر سر بهش گفتم: "چی میگی محسن?
امشب بهترین شب زندگیمه. دارم به تو میرسم. بیام دعا کنم که شهید بشی?! مگه میتونم?! "😯
اما او دست بردار نبود. 😔
آن شب آنقدر بهم گفت تا بلاخره دلم رضا داد.
همان شب سر سفره عقد دعا کردم خدا شهادت نصیبش بکند! 🌹🌷
••••••
روز #خرید_عقد مان #روزه بود. بهش گفتم: "آقا محسن، حالا واسه چی امروز روزه گرفتی؟"
.
گفت: "می خواستم مشکلی تو کارمون پیش نیاد می خواستم راحت به هم برسیم. "😍
چقدر این حرفش و این کارش آرامم کرد از هزار دوستت_دارم هم پیشم بهتر بود. 🤩👌🏻😌
•••••
یک روز پس از عقد مان من را برد گلزارشهدای نجف‌آباد،و بعد هم گلزار شهدای اصفهان.
.
سر قبر شهدایی که باهاشان رفیق بود
من را به آنها معرفی می کرد و می گفت: "ایشان زهرا خانم هستند. خانوم‌من. ما تازه عقد کرده ایم و... "
شروع می‌کرد با آنها حرف زدن. انگار که آنها زنده باشند و روبه رویش نشسته باشند و به حرف هایش گوش بدهد. 😌
•••••••
روز #عروسی ام بود. از آرایشگاه که بیرون آمدم، نشستم توی ماشین محسن. اقوام و آشناها هم با ماشینهایشان آمده بودند عروس کشان. 😍
ما راه افتادیم و آنها هم پشت سرمان آمده اند.
عصر بود. وسط راه محسن لبخندی زد و به من گفت:
"زهرا، میای همه شون رو قال بزاریم؟"
گفتم: "گناه دارن محسن. "😅
گفت: "بابا بیخیال. "
یکدفعه پیچید توی یک فرعی.
چندتا از ماشین‌ها دستمان را خواندند. 😁 آمدن دنبالمان😃
توی شلوغی خیابان ها و ترافیک، محسن راه باریکی پیدا کرد و از آنجا رفت.
همانها را هم قال گذاشت. 😁👌🏻
خوشحال_بود قاه داشت میخندید. 🤩
دیگر نزدیکی‌های غروب بود داشتن اذان_مغرب می گفتند.
محسن و رو ترمز و ماشین را گوشه خیابان نگه داشت. 😊
حس و حال خاصی پیدا کرده بود. دیگر مثل چند دقیقه قبل خوشحال_نبود و نمی_خندید.😢
رو کرد به من گفت: "زهرا الان بهترین موقع برای دعا کردن بیا برای هم دعا کنیم. "😇
.
بعد گفت: "من دعا می کنم تو آمین بگو خدایا شهادت نصیب من بکن. "
دلم هری ریخت پایین. 😨
اشکام سرازیر شد. مثل شب عقد،دوباره حرف شهادت را پیش کشیده بود.😢
من تازه عروس باید شب_عروسی هم برای #شهادت شوهرم دعا میکردم‼️
اشک هایم بیشتر بارید.
نگاهم کرد و خندید و گفت:" گریه نکن این همه پول آرایشگاه دادم، داری همش را خراب میکنی. "😅
خودم را جمع و جور کردم.
دلم نیومد دعایش را بدون آمین بگذارم،
گفتم: " ان شاالله به آرزویی که داری برسی.
فقط یک شرط داره. 😌
اگه شهید شدی، باید همیشه پیشم باشی. تو سختی ها و تنهایی ها. باید ولم نکنی. باید مدام حست کنم. قبول؟"😊😌
سرش را تکان داد و گفت: " قبول. "
گفتم: "یه شرط دیگه هم دارم. اگر شهید شدی ،باید سالم برگردی. باید بتونم صورت و چهره را ببینم. " گفت: "باز هم قبول. "😊
نمی دانستم…نمی دانستم این یکی را روی حرفش نمی ایستد و زیر قولش می‌زند! 😔

ادامه_دارد...
🌷اعمـــــال روز دحو الارض🌷

🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

💠#آداب و #اعمال روز وشب دحوالارض
ویژه ای دارد؛
از جمله:

1. #روزه داشتن که ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
2.# احیا و #شب_زنده داری شب دحوالارض که برابر با یک سال عبادت است.
3. #ذکر و #دعا.

4. انجام #غسل به نیت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.

5_زیارت حضرت امام رضا ـ علیه السلام ـ بهترین و با فضیلت‌ترین عمل مستحبی این روز است.

@tarkgonah1