View in Telegram
🍁 غریب‏‌نوازى‏ یا غربی‌نوازی؟ ✍🏻 طاهره شیخ‌الاسلام: پس از صرف شام در یک میهمانی که با حضور چند خانوادهٔ دانشجوى ایرانى در استرالیا برگزار شده بود، طبق روال معمول، مردان در کناری گرد آمدند و به بحث‌های سیاسی و اقتصادی و ارائهٔ راهکار برای حل مسائل جهانی پرداختند و زنان در کناری دیگر به مسائل مربوط به فرزندان، حراج در فروشگاه‌ها و نهایتاً شکایت از شوهران!  اما این بار موضوع جدیدی نیز بین زنان مطرح بود و آن پیداکردن راه‌هایی برای ماندن در استرالیا. در بین تمامىِ زنان حاضر در آن جلسه، فقط همسر یكى از دانشجویان تمایل آشكارى به بازگشت به ایران داشت و آن هم خانمى آمریكایى بود! هنگامى كه او تعجب همهٔ ما را در واکنش‌ها و چهره‌های‌مان مشاهده كرد، گفت كه در ایران براى او احترامى فوق‏‌العاده قائل‌اند. خانواده‏‌هاى پولدار براى این‏كه او به فرزندان‌شان درس خصوصىِ انگلیسى بدهد برایش سرودست می‌شكنند و چند برابر پولى را كه به یک لیسانس یا فوق‏‌لیسانس زبان انگلیسى ایرانى می‌دهند به او مى‏‌پردازند، به این دلیل كه مى‏‌خواهند فرزندان‌شان با لهجهٔ آمریكایى زبان انگلیسى را حرف بزنند. او درآمد خوبى از این راه عایدش مى‏‌شود. در آموزشگاه زبانى نیز كه او تدریس زبان انگلیسى را برعهده دارد بین والدین براى ثبت‏‌نام فرزندان‌شان در كلاسِ او رقابت برقرار است. از همه اینها گذشته، فامیل شوهرش او را خیلى بیش از عروس‏‌هاى دیگرشان دوست دارند. ضمناً دو فرزندش نیز در دبستان از توجه و علاقهٔ بیشترى، هم از جانب اولیاى مدرسه و هم از طرف سایر دانش‏‌آموزان برخوردارند. این خانم آمریكایى سپس چنین ادامه داد: من و فرزندانم چگونه مى‏‌توانستیم در آمریكا از این همه توجه، محبت و رفاه برخوردار باشیم؟ ما همگى به او حق دادیم كه بخواهد به وطن ما برگردد! چرا كه هركدام از ما هم اگر در چنین موقعیتى قرار داشتیم دل‌مان مى‏‌خواست به وطن‌مان برگردیم. این خانم، كه زبان فارسى را به‌خوبى صحبت مى‏‌كرد، به ما گفت كه سایر دوستان‌شان در ایران و فامیل شوهرش از این‏كه مى‏‌بینند او فارسى حرف مى‏‌زند و پختن غذاهاى ایرانى را یاد گرفته و به آداب و رسوم ما آشنا شده و حتى تعارفات ما را فرا گرفته، او را مى‏‌ستایند. او آن شب از غریب نوازی ما بسیار تعریف کرد و همگی ما از شنیدن آن خوشحال شدیم. در راه برگشت از میهمانی دو سؤال به ذهنم رسید. یکی اینکه چرا وقتى یک خانم ایرانى با یک مرد خارجی ازدواج مى‏‌كند و به زبان او حرف مى‏‌زند و آداب و رسوم آنها را یاد مى‏‌گیرد، ما او را به باد انتقاد می‌گیریم و به پشتِ‌پا زدن به اصل و نسب و آداب و رسوم آبا و اجدادى و نهایتاً به غرب‏‌زدگى متهمش مى‏‌كنیم. اما در حالت عكس، نه اتهام شرق‏‌زدگى در كار است و نه انتقادى و هر چه هست تحسین است و تقدیر. آیا علت این نیست كه در ذهن و باور ما یكى «كوچكى» است كه تشبث به بزرگان و تقلید از آنان مى‏‌نماید و این مذموم است و دیگرى «بزرگى» است كه فروتنى مى‏‌كند كه این خود زیباست و پسندیده؟ و سؤال بعدی اینکه آیا اگر این خانم از افغانستان، پاکستان یا عربستان با یک هم‌وطن ازدواج‌ کرده و به کشور ما آمده بود با او همین‌گونه رفتار و برخورد می‌شد؟ به‌طور حتم، جواب این سؤال منفی است و، به این ترتیب، می‌توان نتیجه گرفت که ما نه «غریب‌نواز» که «غربی‌نواز»یم! سیدنی ۱۳۷۴ ©️ از: کانال در اسارت فرهنگ | #فرهنگ
Telegram Center
Telegram Center
Channel