به قلم #آیلین_فتاحی
دربارهی #غیبت_ساحتی
غیاب تاریخ است، بیان آشکارتر اینکه غیاب یکی از مهمترین روایات تاریک ِتاریخ است از زبان افراد یا نمادهایی که در حادثه بهحاشیه رانده شدهاند؛ و ناشنیده و ناگفته ماندهاند. بهقول تولستوی: «تاریخنگاران شبیه افراد ناشنوا هستند، {چرا که} مدام به پرسشهایی پاسخ میگویند که هیچکس از آنها نپرسیده است.» پرسشهایی که همیشه غایب بودهاند، پاسخهایی به یک غیاب، غیابی در قامت زمان و مکان، غیبتی در ساعت و ساحت... در همینجا... در اصفهان، از صفویه تاکنون.
اتفاقا تمام تلاش این مجموعه هم بر همین اصل بنا شده. مقابله با روایت اصلی تاریخی که فاتحانش بهضربوزور تلاش کردهاند ثبتش کنند و کوشش کردهاند عناصری انسانی و بناهایی نمادین را از دیده پنهان کنند و نادیده بگیرند.
ثبت تاریخ، توسط تمام فاتحان جهان، اتفاقا خلق مضاعف غیاب است. هر ثبتی، خلق غیبتی است؛ حذف عناصری است انسانی و شهری که نباید دیده شوند. و این مجموعه روایت همین عناصر است که در طول تاریخ بهگونههای مختلفی غایب ماندهاند. مطرودانی در هیبت عناصری انسانی و شهریِ اصفهان در طول تاریخ، که حالا قصهی چیستی و چگونگی غیاب خود را در ساحت و زمانِ سپری شده بازگو میکنند.
غیبت ساعتی یا ساحتی حاصل سالها پرسهزنی من در شهر زادگاهم اصفهان است که خود بهطور شخصی تجربه کردهام و حالا با شیوهای در قامت شعر از حضور تمامی این غیابها و عناصری که فاتحان سعی بر حذفش داشتهاند؛ ثبت کردهام.
به قول بنیامین هر خیابان شیبی است که فرد را اگر نه بهسوی اصل و سرچشمه {پرسهزنی در اصفهان}، دستکم به گذشتهای میکشاند که میتواند چنان سِحرانگیز باشد که گذشتهی او، گذشتهی شخصی او نباشد. {و این تاریخ است}
#غیبت_ساحتی
#مجموعه_شعر
#آیلین_فتاحی
#صفحه_ی_شعر_فارسی
@adabiateaghaliat