شعر
#نفیسه_سادات_موسوی در مراسم «سردارآسمانی»:
دستشان باز شد آلوده به خون جانیها
بیدوام است ولی خنده شیطانیها
کم علمدار ندادیم در این کرب و بلا
کم نبودند در این خاک سلیمانیها
جای هر قطره خون صد گل از این باغ شکفت
کِی جهان دیده از اینگونه فراوانیها؟
آرزو داشت به یاران شهیدش برسد
رفت پیوست به حاج احمد و تهرانیها
شعله شد خشم فروخورده ما از این داغ
کم مباد از سرشان سایه نادانیها
برسانید به آنها که پشیمان نشوند
ثمری نیست در این دست پشیمانیها
غیرت است این که همه پیر و جوان میبندند
گره بر چکمه و سربند به پیشانیها
انتقامش به خدا از حججی سختتر است
وای از مشت گرهکرده ایرانیها
راهی قدس شده لشکر آزادی قدس
این خبر را برسانید به سفیانیها
کم علمدار نداریم در این کرببلا
کم نبودند در این خاک سلیمانیها
◾️#سردار_شهید_قاسم_سلیمانی ◾️___________________________#سردار_قاسم_سلیمانی#حوزه_هنری #شعر #غزل #شعرمعاصر #شعرگرافی #آیینی@adabefarse