به غایت گرسنهایم !
گرسنهی لمس خورشید در سینه
لمس ستاره در چشم
دستانمان کویرِ به باراننرسیده
لرزیده در حسرت دو بازو
تشنهی نوشیدن ماه از پستان شبیم
احساس از مرز برودت گذشته
رها در همهمهی تنهایی!
ما بردگانِ غریزهایم
جذامیانِ تهی از دست
گرسنهی لمس
#مهناز_نیکفر
آذر ۱۴۰۳
@adaabiiat