چرا رمان میخوانیم ؟!
رمانهای بزرگ ترکیبی از جامعهشناسی، روانشناسی؛ اسطورهشناسی فلسفهورزی و ...هستند. هیچ ژانری چنین غنی و مضاعف نیست. و این در حالی است که خواننده نمیداند که چگونه فلسفه؛ روانشناسی و جامعهشناسی را در درون خود آورده است. هیچ رمان مهمی برای تفریح نیست. رمان جنگ و صلح تولستوی در واکنش به جنگهای ناپلئون نوشته شده. همه رمانهای مهم جهان در حال تحلیل پیچیده و چند وجهی تاریخ کشور خودشان هستند؛ مثل رمانهای مارکز ، فوئنتس و یوسا اما اثرشان تاریخی محض نیست. همینگوی تحت تأثیر جنگ های داخلی اسپانیا بود. اما آنچه تولید کرد صرفا تاریخ نیست.
نیچه دلباخته اندیشههای داستایفسکی بود زیرا شاید تاکنون هیچ رمان نویسی به این درجه از عمق نرسید تا از روان انسان بگوید. فروید داستایفسکی را همکار خود میدانست.
میتوان رمان را به شکل تفریح خواند اما نتیجهای که این تفریح میدهد زیر و رو کردن جهان ماست. چه کسی است که بیگانه کامو را بخواند و به چیستی وجود گرفتار شده در امری که ما را بیگانه میکند قرار نگیرد؟
چه کسی است که کافکا بخواند اما تحت تاثیر اندیشههای پیچیده آن قرار نگیرد؟
#تبارشناسی_کتاب
@adaabiiat