View in Telegram
در مدرسه چه آموختم؟ زمانی که کودک بودیم و آماده دریافت هر پیامی بودیم و مثل اسفنج همه چیز را جذب می‌کردیم، به ما گفتند ما دارای قدرت هستیم، سعادت شما را تضمین می‌کنیم؛ به شرطی مطیع و قانع باشید. ما راه خوشبختی شما را فراهم می کنیم. تخطی از دستورات ما شما را دچار تباهی و انحراف می کند. سوال کردن و تردید ممنوع بود و این باعث مسدود شدن مسیر رشد و شکوفایی مان شد و امکان کنجکاوی و اندیشیدن از ما گرفته شد. عادت به نخواستن و سرکوب خود کرده بودیم. اگر چیزی می‌خواستیم خودخواه بودیم. اگر کسی زیر بار نمی‌رفت و مطیع نمی‌شد، هنجار شکن بود و تنبیه می‌شد، پرونده را زیر بغلش می‌گذاشتتد، والدینش را احضار می‌کردند و قضیه خیلی جدی می‌شد. اختیار داشتند، کیف‌ها وجیب‌های مارا بگردند. در مورد پوشیدن کفش‌هایمان نظر می‌دادند. یاد گرفته‌بودیم، همدیگر را جاسوسی کنیم. ما نسل‌های فریب خورده و امیدوار، پس از گرفتن دیپلم، مدرسه را ترک کردیم اما زخمها و آسیب‌ها برای همیشه با ما ماند. فرزندانمان را آن طور تربیت کردیم که تربیت شده بودیم. متاسفانه این چرخه‌ی معیوب ادامه داشت. اگر بچه‌هایمان بیشتر می‌خواستند، سرکوبشان می‌کردیم. هر کدام شبیه ما فکر نمی کردند، نگران می‌شدیم و مورد غضب‌ ما واقع می‌شدند. یقین داشتیم، هرچه ما می‌گوییم درست‌است، در غیر این صورت، فکر می‌کردیم سر به هوا و افسار گسیخته‌اند و سعادتمند نخواهند شد. می‌ترسیدیم با کتاب‌ها و اندیشه‌هایی آشنا شوند که از صافی مدرسه رد نشده‌باشند. سر همین مسائل دائم فرزندان‌ و خانواده‌ها با‌هم مشکل داشتند. #یادداشت @Heydebiglariiii هدیه بیگلری
Telegram Center
Telegram Center
Channel