🔹 تُهیایِ طرب
اما جهان من، آنسوی مرزهای اساطیر و ادیان است؛ در این محدودهی طربناک، نه اثری از واصلان مدهوش و یا دعوت به تماشای هفتپردهی خاموش خواهی دید و نه خبری از حکمت نظری و عملی خواهی شنید.
نه جویباری از زمان ازلی و اساطیری، در رؤیایت میخروشد و نه ابهامِ مِهگون آرزویی عارفانه در خیالات، خرقهی خاطره میپوشد.
شادمانه و رقصان میگذرم
از این برهوتِ تهی از قصههای اُمیدآمیز و تسلّیآلودِ «عروج و عودِ ارواح و رستاخیز و قوس نزولی و تناسخ صعودی» و هرچه از این قبیل!
این موقعیتِ خُنثی و خاطرهزدوده، در منطقهی صفر مرزیِ وجود؛ اندکجاییست برای نمایشِ پوکی و بینوایی معناهای مستقر و موجود...
زود یا دیر بر این گستره، آنچه از من برجای میمانَد، چشمانی باز است به سمت نامتناهیِ بیهوده
و نگاهی که در دوائرِ حیراناش، بصیرتى سرد و بُرَنده موج میزند!
🔹کابارهی عدم
(سی روایت از طرب، تنهایی و تردیدهای #خیام_نیشابوری )
🔸#عبدالحمید_ضیایی
@abdolhamidziaei