🔴اشتباهات سال ۵۷ را تکرار نکنیم
🔺گفتگو با یورونیوز ۶ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
☑️تندروها مصداق دردم از یار است و درمان نیز هم؛ شدهاند.این وضعیت پاردوکس سیاسی حکومت است. راه شکستن آن را باید پیدا کرد.
☑️اصلا قرار نیست آدمها تغییر نکنند. عدهای در جامعۀ ایران قبلا چپگرا بودهاند و حالا به شدت طرفدار اقتصاد بازار هستند. تغییر رویکردها ایرادی ندارد. انسان بر حسب دانش و فهمش به محیطش پاسخ میدهد.
☑️یک چیز باید ثابت باشد و آن حق حاکمیت مردم است. هر فردی میتواند و آزاد است که عین دهۀ ۶۰ یا حتی زمان قاجار فکر کنند ولی باید بپذیرند که حکومت ارثیهای برای آنان نیست. کسانی که در دهۀ ۶۰ مثل تندروهای امروز فکر میکردند، حکومت را ارث پدرشان نمیدانستند. آنها آن موقع در اکثریت بودند. ولی تندروهای امروز یک اقلیت محضاند که از امکانات حکومتی استفاده میکنند برای تحقق اهدافشان.
☑️مهمترین اصل انقلاب همان حاکمیت مردم است بقیه اصول در ذیل این اصل معنادار خواهند بود. اسلام هم در همین چارچوب معنادار است همچنان که اسلام مردم در سال ۵۷ متفاوت از درک اسلام در دهه ۲۰ و ۳۰ و دوره قاجار بود.
☑️حتی تعداد فقهای شورای نگهبان هیچ سابقهای در دین ندارد این کاملا یک نهاد عرفی است.
☑️تقلیل تحولات اجتماعی به تفکر افراد، رویکرد درستی نیست. کل تحولات فکری دنیای غرب و اندیشههای آنان، بیشتر محصول واقعیتهای اجتماعی است تا تحولات فکری. ولی ما بیشتر داریم آن اندیشهها را میخوانیم و فکر میکنیم آن اندیشهها مبنای این تغییرات در جهان غرب بودهاند.
☑️آن انقلاب، سیاسی بود. واکنشی بود به سیستم سیاسی نه واکنشی به نظام فرهنگی. چطور ممکن است شریعتی و آل احمد یا اغلب روشنفکران آن دوره با فرهنگ مدرن مخالف باشند؟ خانواده و زندگیشان اصلا نشان نمیدهد که با چنین فرهنگی مخالف باشند.
☑️در گذشته هر اتفاقی که افتاده، هیچ دلیلی ندارد که آن اتفاق در آینده هم بیفتد؛ چون شرایط تغییر میکند. اگر قرار بود همه عین اول انقلاب فکر کنند، هیچ تغییری در این جامعه رخ نمیداد. اگر تغییر را برای خودمان میپذیریم، باید بپذیریم که حکومتها هم میتوانند تغییر کنند. اگرچه سازوکار تغییر آنها پیچیدهتر است.
☑️من معتقد نیستم که اصلاحات شکست استراتژیک خورده. اصلاحطلبان شکست خوردهاند دلیل آن هم عدول از اصول بنیادین اصلاحات است. ولی فرض کنیم این طور باشد. مگر روشهای دیگر شکست نخورده؟ شکست روشهای براندازی که صد برابر شکست اصلاحات پر هزینهتر بوده. اصلاحات حداقل هزینهای را تحمیل نکرد و در دوران هشتسالهاش بهبود ایجاد کرد و بهترین دورۀ اقتصادی را رقم زد.
☑️ما "اراده" را میبینیم ولی "موازنۀ قوا" را در پشت ارادۀ افراد نمیبینیم.
☑️یکبار با اعدام یک نفر مخالفت کردم، مردم در کانالهای تلگرام به قدری به من فحش دادند که مایۀ تعجبم شد!
☑️همه حق قضاوت دارند. چه کسانی که اصلاحطلبان را به قدرت رسانده بودند چه دیگران. اما فرض کنیم که اکثریت میگوید اصلاحات ممکن نیست. چه دلیلی دارد که اقلیت این حرف را گوش کند؟
☑️چرا عدهای که حداقل پنجاه درصد مردم با آنها همراهی میکنند، در انتخابات شرکت نکنند صرفا به دلیل اینکه یک عده برانداز برنده شوند؟ شما که بهتر از من میدانید براندازها چه تیپ افرادی هستند.
☑️تنها کاری که میتوانیم بکنیم، این است که؛ اگر فکر میکنیم فرصتی برای شنیدن صدای مردم باقی مانده، این فرصت را هدر ندهیم و به مردم کمک کنیم که اگر صدایشان شنیده شد، به مسیر دیگری گام نگذارند.
☑️در شرایط کنونی ممکن است سیستم سیاسی ایران از تندادن به اصلاحات بترسد. وظیفۀ ما این است که نشان دهیم اصلاحات به نفع سیستم هم است؛ چراکه تداوم این وضع نافی بقای سیستم است. اصلاحات و تغییر سیاست یک ضرورت است نه یک انتخاب.
☑️تصور روشنی از پیامدهای جنگ ندارم. اما یک چیز را میدانم و یکی از دلایل حمایتم از پزشکیان نیز همین بوده است. سال ۱۴۰۳ سالی بحرانی برای ایران است. قبلا هم گفتهام. البته منظورم این نیست که پایان این بازۀ زمانی دقیقا ۲۹ اسفند امسال است. ممکن است بخشی از بحران در ۱۴۰۴ باشد. علتش را هم قبلا گفتهام: تمام ناترازیها، اعم از سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاست خارجی، به مرحلۀ خط قرمز رسیده و دیگر تابآوری جامعه از بین رفته است. در چنین شرایطی، جامعه بدون تردید دچار یک تحول خواهد شد. در چنین شرایطی، وجود یک دولت نزدیک به اصلاحطلبی، میتواند این تحول را به نحو بهتری رقم بزند و عملکردش موجب آیندۀ مفیدتری شود.
☑️مسئلۀ من پایداری یک سیستم سیاسی و از طریق جلب حمایت اکثریت و تامین رشد اقتصادی و توسعه برای رفاه مردم تحت حکمرانیاش است.