🔴امتناع سیاستگذاری
🔺اعتماد ۱ دی ۱۴۰۳
✍️عباس عبدی
🔘به طور قطع همه متوجه شدهایم که سیاستمداران ایرانی هنگامی که بیرون قدرت و مسئولیت هستند، بعضاً انتقادهای تندی هم میکنند، ولی هنگامی که بر صندلی قدرت مینشینند، اگر نگوییم سخنانی خلاف واقع میگویند، حداقل باید گفت اظهارات آنان ناروشن و فاقد معنای دقیق سیاستگذارانه و به نوعی کلیات کلاس درس یا توصیههای اخلاقی و مطالبی است که دردی از مسایل جامعه را درمان نمیکند.
🔘ریشه این رفتار را من در وضعیت امتناع سیاستگذاری در ایران میدانم. در حقیقت هنگامی که کسی در صندلی قدرت قرار میگیرد، طبعاً دنبال حل مسایل کشور و تحقق وعدههایش است. این برای بقای خودش هم ضرری است. ولی چرا هیچ کاری نمیشود و دست روی دست گذاشته میشود و به امید آیندهای که نخواهد آمد مینشینند.
🔘در گذشته با درآمدهای نفتی چاله چولههای مدیریتی پُر میشد، اکنون و خوشبختانه آن هم نیست. نوعی از سیاست یا سیاستگذاری دیمی را پیشه میکنند. سیاستگذاری دیمی نیز مصداق حشو قبیح است. زیرا سیاستگذاری اوج عقلانیت و برنامهریزی است و با شیوه دیم محقق نمیشود.
🔘اینها را نوشتم تا بپردازم به اثبات ادعای خودم در باره امتناع سیاستگذاری در شرایط کنونی. پس از انقلاب شاید بتوان گفت که برنامهریزی و سیاستگذاری با برنامه اول توسعه در سال ۶۸ آغاز شد. این برنامه از سوی کارشناسان و اقتصاددانان معتبر آن زمان و در سازمان برنامه و بودجه تنظیم شد. آقای دکتر طبیبیان مدیر اصلی آن بود.
🔘برنامه به نسبت موفق بود. چرا میگویم به نسبت؟ چون برخی انحرافات از برنامه ایجاد شد که ساختار کلی آن را به هم ریخت. انحرافاتی که ناشی از ویژگی ساختاری ایران بود و برنامهریزی را ممتنع میکرد. از جمله افزایش قیمت ارز و افزایش واردات و سپس افزایش رشد نقدینگی و رشد تورم و در نهایت بازگشت تعزیرات حکومتی و قیمتگذاری؛ بعلاوه واگذاریهای غیر کارشناسی و رانتی، موجب این مشکل شد که ربطی به برنامه اول نداشت. اتفاقاً نویسندگان برنامه ملاحظاتی را رعایت کرده بودند که اهداف مناسب را محقق کند.
https://telegra.ph/امتناع-سیاست%E2%80%8Cگذاری-12-20