✳️ #سینما ی پیش از انقلاب، به تقلید از سینمای غرب، دیدار متنزل بود و در کیفیترین وجوه خود، متکی بر سه رکن یعنی نگاه، تماشا و تأمل. حال آنکه به اعتقاد من، سینما با سه ساحت متعالی انسان سر و کار دارد. تماشای وجود در زمان، تأویل وجود بیرون از زمان و عبور از وجود و زمان.
سینمای معمول فاقد وقت است؛ هر چند مدعی سر و کار داشتن با عرفان باشد و سینمایی که ما آن را انتظار میبریم، عین وقت است؛ بدون آنکه بخواهد مدعی عرفان باشد. در این سینما، تاریخ با تذکرِ ولایت همراه است و نگاه منقطع نیست، بلکه استمراری و ممتد است و به همین دلیل از آن با عنوان تماشای وجود در زمان یاد میکنیم. تأمل نیز، تأمل در اشیا و اشخاص و وقایع نیست، بلکه تفکر در نتایج و توابع است. به همین سبب از آن با عنوان تأویل وجود بیرون از زمان نام میبریم. عبور از وجود و زمان مختص این سینماست و همانا فهم حوالتی است که باید آن را پشت سر بگذاریم و درک حوالتی که آن را انتظار میبریم.
از این ساحتهای سهگانه، در سینمای
#گدار،
#فلینی،
#پازولینی،
#پاراجانف،
#تارکوفسکی و ... الخ، که از آنان با عنوان
#سینماگران_پیشرو نام برده میشود، نشانی نیست؛ چرا که سینمای آنان سینمای راز و رمز خودبنیاد و ابهام بیوجه و تعقید تصویری و گم شدن شخص و شأن انسان در اشیا و حوادث و در یک کلام، تعمیم ذهنیت فرد به جمع یا در نهایت استمالت از اهواء فرد و جمع است. پس در کار پیروان وطنیِ آنها نیز نشانی از سینمای موعود نمیتوان سراغ گرفت، چرا که مقلدان سینمای مدرن غربند و حتی راز و رمز و تعقید و ابهام در کار اینان، مقولهای تقلیدی و مونتاژ است.
#یوسفعلی_میرشکاک#غفلت_و_رسانههای_فراگیرمقاله
#دیدار_و_شنیدار(چاپ دوم، تهران: انتشارات سوره مهر، ۱۳۸۸)
صفحه ۶۳.
@Ab_o_Atash