✳️ پدر بریکاسار سرش را تکان داد: ببینید! سالها طول میکشد تا به آستان کشیش شدن برسیم. پرورش دقیق روح و جان لازم است تا این در بسته را به روی خدا باز کند. و این حالت، اکتسابی است! روزمره اکتسابی است. هدف سوگند خوردن چیست؟ متوجه نمیشوید؟ اینکه هیچ چیز زمین، میان مرد خدا و این حالت جان حایل نشود _ نه عشق زن، نه عشق به پول، و نه عدم تمایل به اطاعت از فرامین دیگران. فقر برای من چیز تازه ای نیست؛ خانواده من در رفاه نبودند. پاکدامنی را بی آنکه در دستیابی به آن دچار دردسری شوم، میپذیرم. و اما اطاعت چه؟ برای من از هر سختی، سختتر است. با این همه اطاعت میکنم، برای اینکه اگر به خودم بیشتر از وظیفهام که پذیرا شدن خداوند است اهمیت بدهم، از دست رفتهام. من اطاعت میکنم. و اگر لازم باشد حاضرم گیلانبون را به عنوان محکومیت مادام العمر بپذیرم.
_ با این حساب شما احمق هستید. من هم معتقدم که چیزهای مهمتری از عشق و عاشقی هست. اما پذیرای خداوند بودن، جزو آنها نیست. عجیب است، هیچ وقت فکر نمیکردم که شما این قدر با شور و اشتیاق به خدا معتقد باشید. بلکه شما را بیشتر مردی میدانستم که دچار شک و تردید است.
_ معلوم است که شک میکنم. کدام آدم صاحب فکری است که نکند! برای همین است که خیلی وقتها از او خالیام.
به نقطه نامعلومی چشم دوخت، به چیزی که او نمیتوانست ببیند.
"می دانید؟ حاضر بودم که از همه جاهطلبیها و همه آرزوهای خودم دست بکشم، اما بتوانم یک کشیش کامل باشم."
_ کمال در هر چیز، به طرز غیر قابل تحملی ملال آور است. من خود، با کمی نقص موافقم.
کشیش خندید. در حالی که او را با ستایش توأم با حسادت نگاه میکرد. زن قابل تحسینی بود.
پرنده خارزار،
کالین مک کالو، ترجمه مهدی غبرایی، (چاپ دوازدهم، تهران: انتشارات نیلوفر، ۱۳۹۲)، صفحه ۸۳.
#کالین_مکالو#پرنده_خارزار#مهدی_غبرایی#رماناگر کانال گزیدهخوانی کتاب "آب و آتش" را پسندیدهاید، آن را به دوستان و فهرست مخاطبان و گروههایی که عضو آنها هستید پیشنهاد کنید:
@Ab_o_Atash