✅ این داستان کوتاه شرح نامه نگاری دو دوست صمیمی آلمانی است که سال ها با هم در سانفرانسیسکو زندگی کرده اند و حالا یکی شان به آلمان بازگشته است، آن هم درست زمانی که حزب نازی و آدولف هیتلر به قدرت رسیده اند. کتاب ماجرای دگرگون شدن پیوند دوستی این دو نفر بر اثر اتفاقاتی است که در آلمان تحت زعامت هیتلر می افتد.
کاترین کرسمن تیلور این کتاب را درسال ۱۹۳۸ نوشت، زمانی که هنوز جنگ جهانی دوم شروع نشده بود و بسیاری از مردم و سیاستمداران در غرب هیتلر را خطری جدی نمیدانستند یا دستکم متوجه ابعاد خطری که دنیا را تهدید میکرد نبودند. آن روزها جنبش انزوا طلبی سیاسی در آمریکا بسیار قدرتمند بود و این طرز فکر که"آنچه در اروپا میگذرد ربطی به ما ندارد" طرفداران زیادی در این کشور داشت...استقبال از این کتاب چنان بود که مجله ریدرز دایجست، که آن زمان سه میلیون نسخه تیراژ داشت و بندرت پیش می آمد اثری داستانی چاپ کند، تصمیم به انتشار آن گرفت... سردبیر مجله استوری داستان را قوی تر از آن دانست که نوشتی یک زن باشد برای همین اسم کوچک نویسنده را حذف و نام
کرسمن تیلور. را پای آن گذاشت، نامی که خانم
تیلور تا آخر عمر بعنوان نام هنری اش برگزید.
#گیرنده_شناخته_نشد#کاترین_کرسمن_تیلور#ترجمه_بهمن_دارالشفایی صفحات ۵ و۶
@Ab_o_Atash