✳️ توفیق زن در تعالی روحی و معنوی بیش از مرد است و اگر انسان تنزل کند حداقل باید بگوید زن همانند مرد است. زیرا بر طبق فتوای مشهور تقریباً شش سال قبل از اینکه مرد، مکلف بشود، ذات اقدس اله زن را به حضور میپذیرد. همینکه از نهسالگی گذشت و وارد دهمین سال زندگی شد، خدا او را به حضور میپذیرد و با او سخن میگوید و روزه را بر او واجب میکند، مناجاتهای او را بهعنوان دستور مستحب شرعی گوش میدهد. آنوقتی که هنوز مرد بهعنوان یک نوجوان مشغول بازی است، زن مشغول راز و نیاز و نماز است. شش سال زمینهسازی کردن و از دوران نوجوانی او را به حضور پذیرفتن، نماز را که عمود دین است بر او واجب کردن، روزه را که سپر دین است و حج را که وفد الی الله است و مهمانان در آن سفر به ضیافت گاه خداوند میروند، بر زن واجب کردن، اینها همه نشانه آن است که زن برای دریافت فضائل، شایستهتر از مرد است. و اگر این منطق درست تبیین و اجرا گردد، نتیجتاً معلوم خواهد شد که زن بالاتر از مرد و لااقل همتای مرد است.
زن گرچه ممکن است در طی دوران عادت از برخی عبادات محروم باشد اما تمامی آنها جبرانپذیر است، زیرا قضای روزهها را بهجا میآورد و برای نماز اگر وضو بگیرد و در مصلای خود روبهقبله بنشیند، و به مقدار نماز، ذکر بگوید ثواب نماز را میبرد. همانگونه که اگر مسافری پس از خواندن دو رکعت واجب، سی یا چهل بار تسبیحات رابعه را تکرار کند، جبران آن دو رکعت ساقطشده را خواهد کرد. پس اینگونه از فضائل جبرانپذیر است.
عمده آن است که مرد وقتی پانزدهسالگی را تمام نمود و وارد شانزدهمین سال زندگی شد، شایستگی خطاب الهی را کسب مینماید و قبل از آن چنین لیاقتی ندارد، زیرا بلوغ زمینه تشرف به مقام عبودیت است.
بلوغ مشرف شدن است نه مکلف شدن
بر این اساس، بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل سلوکاند خود را مشرف میدانند نه مکلف، چون زحمت و مشقتی در میان نیست، بلکه به شرف گفتگو با خدا نائل میشوند، چراکه در مناجات الذاکرین امام سجاد صلوات الله و سلامه علیه میخوانیم:
«یا من ذکره شرف» ای خدایی که نام تو مایه شرافت است.
اگر کسی بهجایی برسد که ذکر خدا گوید و در سایه این ذکر، به یاد خدا و خدا هم به یاد او باشد، شرافتی نصیب او گردیده است، و زن شش سال قبل از
مرد به این شرافت میرسد. اگر چنانچه به این نکته دقت شود، قبل از اینکه مرد به راه بیفتد و در صراط مستقیم گام بردارد، زن بخش زیادی از این راه را طی کرده است. بنابراین هم آن محرومیتهایی که زن در دوران عادت دارد قابل جبران است و هم شش سال قبل از مرد، از همه مزایایی که مرد محروم است برخوردار میشود.
در پایان عمر نیز برای زنان غیر سادات پس از سن پنجاهسالگی سخن از ایام محرومیت نیست و در این مدت محرومیت نیز اولاً، ایام عادت محدود و چند روز بیشتر نیست. ثانیاً، آنها که باردارند و توفیق حمل امانت را دارند نیز محرومیت از عبادت شامل آنها نمیشود، چون غالباً عادت با حمل جمع نمیشود. ثالثاً، مدت شش سالی که زن قبل از بلوغ مرد، بالغ میشود همه نقصها را ترمیم میکند. بنابراین اگر نقصانی در ایمان باشد و علت آنهم نقص در عبادت باشد، نهتنها قابل جبران است بلکه اگر زن به این فکر بیفتد که دوران ششساله را مغتنم بشمارد عظمتی فزونتر نیز خواهد یافت.
ازآنچه گفته شد روشن میشود سر بیان حضرت امیر سلاماللهعلیه در نهجالبلاغه که در وصف زن خطاب به امام مجتبی ... میفرماید: «فان المراة ریحانة و لیست بقهرمانة»
یعنی اینکه زن ریحان است، باید او را زودتر از مرد، تحت تربیت و تکلیف قرار داد، در غیر این صورت ضایع میشود. روایتی دیگر نیز از حضرت صادق سلاماللهعلیه نقل شده است که میفرماید: «من اتخذ امراة فلیکرمها فانما امراة احدکم لعبة فمن اتخذها فلا یضیعها»
مراد از لعب در روایت، بازیچه و اسباببازی نیست، بلکه یعنی زن ریحانه است این ریحانه را ضایع نکنید. اسلام به اولیای مدرسه و منزل دستور میدهد
که به دخترها بیش از پسرها رسیدگی کنید. اگر تکلیف بر دختر، شش سال قبل از پسر شروع میشود بنابراین اولیای منزل و مدرسه مسؤولیتشان نسبت به دخترها بیش از پسرهاست.
آیتالله
#جوادی_آملی#زن_در_آینه_جلال_و_جمالویرایش
#محمود_لطیفیانتشارات اسراء
صفحات ۳۷۹ تا ۳۸۲.
@Ab_o_Atash