✳ شما در میانِ آن نسلِ برجسته معروفِ روشنفکران قدیمی ایران یک نگاهی بکنید. یک دانه آدم معتقد به اسلام و دین توی اینها پیدا نمیکنید و این تصادفی نیست. اینها کسانی بودند که یا در خانوادههای معتقد به دین پرورش پیدا کرده بودند و یا خودشان در وادی تحصیل علوم دینی گذرانده بودند، مثل خودِ
#تقیزاده. اما یکی از اینها معتقد به اسلام و معتقد به دین نیست. علت چیست؟ علت همان خودباختگی است. روشنفکریِ ایران با خصلت الحاد و بیاعتنایی به دین متولد شد...
ماجرای روشنفکران ایران در گذشتهها، داستان آن منجم را تداعی میکرد که
#سعدی نقل میکرد زیرِ پایش حفرهای بود. آن را ندید و افتاد توی چاه. و سعدی میگوید تو که داری هفت آسمان را رصد میکنی، چرا جلوی پایت را نمیبینی؟ اینها دنبال زوایای فرهنگِ از یونان به ارثمانده، فرانسوی و اروپایی کند و کاو میکردند و میگشتند. اما به فکر آثار فرهنگی اسلامی نمیافتادند. آنچه را که امروز حجم عظیمی از مایههای روشنفکری اسلامی تشکیل میدهد و در بطن اسلام بوده و در داخل این مرزها بوده و در کتابها و کتابخانههای ما بوده، از چشم این روشنفکرانِ غربزده، دور مانده بود. لذا روشنفکری با اسلام از اول، ساز مخالفت ساز کرد.
و شما یک نگاهی و یک مروری توی روشنفکرهای نسلهای اول بیندازید، یک نفر از اینها را نمیبینید که با مردم، با توده مردم، یک ارتباطی برقرار کرده باشد. غالباً وابستگان به قدرت بودند. اگر توانسته بودند، دست خودشان را بند کرده بودند به یک شغلی از مشاغل دنیاییِ حکومتی و اگر هم کار تحقیق میکردند، این تحقیق در خدمت اربابِ مُلک و حکومت بود. با مردم ارتباطی نداشتند. از مردم چیزی یاد نمیگرفتند و به مردم هم طبعاً چیزی نمیآموختند و روشنفکری ایران با خصلت جدایی از مردم متولد شد...
حالا همین سه خصوصیت بس است. باز هم اگر بخواهم در فضایل و مناقب روشنفکری ایران بگویم، حرف زیاد است. همین سه خصوصیت کافی است...
در طول زمان البته روشنفکرانی بودند که این جور نبودند و خیلی کم بودند. از گذشتههای دور حرفی نمیزنیم. اما در گذشتههای نزدیک،
#جلال_آل_احمد جزو نمونههای بارز روشنفکری بود که این خصوصیتها را نداشت. او نه به اسلام بیاعتنا بود، نه به ایران بیاعتنا بود و نه به مردم. اما او به یک چنین جریان روشنفکری بیاعتقاد بود.
#سیدعلی_حسینی_خامنهای#جریان_روشنفکری_اسلامی_در_ایرانمقارنه دو سخنرانی از آیتالله خامنهای در سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی - سال ۱۳۵۹
(چاپ اول، تهران: انتشارات مؤسسه جهادی، فروردین ۱۳۹۳)
صفحات ۳۳ تا ۳۵.
@Ab_o_Atash