تأملبرانگیز فلسفی خیام نیشابوری از ورای قرون و اعصار همچنان به گوش جان خردمندان میرسد و آنان را به تأمل فرامیخوانَد و ازسویدیگر دریافتهای شهودی عطار نیشابوری از آن پرسشهای بیپاسخ است که به برخی از جانهای بیقرار قرارمیبخشد. آیا استاد اسلامی ندوشن «قرار» در عین «بیقراری» و «بیقراری» در عین « قرار» را از ویژگیهای فرهنگ ایران میدانست و آرامش ابدی خود را در آن قرار و بیقراری برآمده از فرهنگ ایران یافته بود که آرامگاه ابدی خود را میان «بیقراری» و «قرار» میجست؛ یعنی آنجا که دو مظهر بزرگ بیقراری (خیام) و قرار (عطار) در نیشابور، آرام گرفتهاند؟
توضیح: هنگام خاکسپاری آن بزرگمرد «که گنج زری بود در این خاکدان»، در نیشابور سخن گفتهام. دوستی، که از او سپاسگزارم، سخنرانی را با نلفن همراه ضبط تصویری کرده است که پیوست این یادداشت به یاران درگاه (کانال) و دوستان اینستاگرامی تقدیم میشود (اندکی از بخش نخستین سخنرانی تا پایان بحث من در باب بیت دوم غزل حافظ ضبط نشده: عدو چو تیغ کشد...). در آستانۀ چهلمین روز خاکسپاری آن بزرگمرد، این یادداشت را نوشتم و کوشیدم نکات آن با نکات طرحشده در سخنرانی (فایل تصویری پیوست) کمتر مشترک باشد.
https://t.center/a_daadbeh