کمبازی
امروز هوس کردم یک «کَم» بگذارم قبل از واژهها.
کمنویس، کمذوق، کمحال، کمنوش، کمناز، کمبو، کمخواه، کمامید، کمآرزو، کمکوش، کمنام... کمنام.
یافتمش. بامزه و ناآشنا. اما کمنام کیست؟ حتمن کسیست که کمتر اسمش را شنیدهایم. یعنی گمنام نیست، نامآشنا هم نیست.
شما هم امتحانش کنید. یک کلمه بردارید و بچسبانیدش به ریشِ الباقی کلمات. حسابی حال میدهد.
پینوشت: بعد از نوشتن یادداشت، سابقهی اين کلمه را از چت جیبیتی پرسیدم و گفت این کلمه قبلن کشف و استفاده شده.
|زهرا کردوالی|
@ZahraKordevaly