شب یلدا
چای ریخت رو غزلیات حافظ.
دانههای انار سُر خورد روی زمین.
آرایشِ هندوانه خراب شد.
گلِ نرگس پَرپر زد.
همه سفره را مقصر این آشوب میدانستند.
سماورِ مادربزرگ آن گوشه ریزریز میخندید.
خیلی دلش میخواست امشب کنار آنها بنشیند.
|زهرا کردوالی|
@ZahraKordevaly
#داستانک