اگرچه تاوان بسیار بسیار سنگین، خونین و دهشتناکی بواسطه رژیم بیشرم چپاسلامیست ۵۷ و احزاب هزارپدر پیش از فتنه بهمن ۵۷ تا امروز پس داده ایم، ولی برای رسیدن به یک رستاخیز شکوهمند و یک حکمرانی پیوسته و دموکراتیک و از آنجا که دوران گذار با سرگرم شدن به درگیریهای درونی خطرات زیادی برای کشور دارد؛ بیاییم در زمان موعود خود را دچار توحش ۵۷تیان منحوس و هرج و مرج غیر قابل کنترل نکنیم و انتقام و حقوق خویش را از کانال قانون و دادگاههای نظامی پیگیری کنیم.
کلام فوق نباید دچار برداشت سوء گردد. روزیکه یگانهای سرکوب و آتش به اختیاران بیشرم در مقابل اراده خشونت پرهیز ملت و میدان میلیونی دست به خشونت بزنند با استناد به اصل دفاع مشروع برای حراست از خود و همرزمان با هر وسیله ای که در اختیار داریم موظف به ایستادگی و مقابله رویاروی هستیم. اما آن زمان که کسی از آنان تسلیم یا دستگیر شد، بهترین مسیر در جلوگیری از هرج و مرج،چرخه باز تولید کینه خشونت، خونریزی و گاه انتقام های شخصی که میتواند حتی منجر به کشتار افراد بی گناه در چنان روزهای پر هبجانی گردد و نیز وسیله ای برای انتقام های شخصی غیرمرتبط و انگ زدن های خطرناک شود؛ بهترین راه تحویل دادن آنان به مراجع ذیصلاح قانونی و حتی کمک به بدنه ارتش و نیروهای به ملت پیوسته خواهد بود.
آلوده و خونین کردن دست در شرایط غیرجنگی روح و روان جامعه را به دره سقوط اخلاق و انسانیت می کشاند و برای تکرار چنین اعمالی آماده میسازد. از طرفی جزاها و کیفرهای خشونت پرهیزی بویژه؛ وجود دارد که از سخت ترین مرگ ها نیز کشنده تر خواهد بود و صد البته وجود شانس زنده ماندن، سرکوبگران را وادار میکند که بدون مقاومت تسلیم شده یا بمردم بپیوندند.
جریمه هایی چون کار سخت و بدون درآمد هر روزه در معدن های سخت بعنوان زندانیان قانونی و تحمل شرایطی که برای کمترین درآمد به مردم ما تحمیل کرده اند. کارهایی ازین دست که در نهایت از هر مرگی برایشان دردناکتر خواهد بود و البته چه بسا موجب گردد چرخه خشونت را یکبار برای همیشه در کشور منقطع و نابود سازد و انتقال حکومت را برای همیشه از روشهای مسالمت آمیز را ممکن سازد؛ آشتی ملی و رواداری نسل های بعدی و فرزندان این افراد که شاید هیچ سهم و آگاهی از اعمال والدین خود ندارند را در پی داشته باشد.