بویی که به جانِ ممتحن میآید
از بهرِ هلاکِ جان و تن میآید
تا چند کمان کشم؟ که هر تیر که من
میاندازم بر دلِ من میآید
(#عطار. مختارنامه: مجموعهی رباعیات. «بابِ چهاردهم: در ذَمِّ دنیا و شکایت از روزگارِ غدّار». تصحیح و مقدمه از #محمدرضا_شفیعی_کدکنی. تهران: سخن. ١٣٩٩. چاپِ ٨. صفحهی ١۵۴.)
خوشهگاه