ماجرای
#چندش از آنجا آغاز شد که عمادالدین باقی زیر پست یکی از ایرانیان خارج از کشور که با طعنه از نخستوزیر لوکزامبورگ یاد کرد، نوشت: چندش آور؛ باید به این نکته توجه کنیم عمادالدین باقی خود را در دایره باورمندان به
#حقوقبشر توصیف میکند و این نوشته او که قاعدتاً به زور و اجباری بودن توییت نمیخورد، واکنش نسبتا گستردهای داشت که پس از آن وی با نوشتن مطلبی دیگر، واکنشها به مطلب خود را «فاجعه مغالطه» نامید، من که مواضع و مطالب مرتبط با
#حقوق_بشر را در حد توانم دنبال میکنم شایسته دیدم این مهم را به آقای باقی متذکر شوم که نفرتپراکنی مقدمهای بر سلب
حقوق انسانهاست، البته که مرزهای این گزاره دقیق است و بین متکلمان و فلاسفه و اهل اخلاق درباره تفاوت نقد و نفرتپراکنی سخنها میرود، خصوصا که میزان معتنیبه نفرتپراکن وجود دارد، اعتراض کنشگران به شما بیشتر از این جنبه است، البته که دفاع از
حقوق یکنفر دفاع از منش، روش و عقیده او نیست، اما نفرتپراکنی علیه او حتما سلب حقوقش خواهد شد خصوصا که جامعه توقع این رفتار را از کسی که خود را به عنوان باورمند به
حقوق
بشر توصیف میکند ندارد، الا اینکه بگوییم چندشآور توصیف کردن اصلا نفرتپراکنی نیست، که خب روشن است اگر کسی یک مسلمان را مثلا به واسطه انتشار تصویری از نماز خواندن «چندشآور» توصیف کند آیا علیه مسلمانان نفرتپراکنی نکرده، حالا کار آنجا بدشکلتر میشود که خود را در آن جامعه «فعال
حقوق مسلمانان» هم معرفی کرده باشد
https://t.me/vahidheroabadi/11818?single|
@vahidheroabadi |