توره | اساطیر باستان

#پشم_زرین
Channel
Logo of the Telegram channel توره | اساطیر باستان
@TorecilikPromote
4.67K
subscribers
2.11K
photos
56
videos
429
links
🔶TOREJILIK 🔷First mythology channel in telegram ▫️Nordic ▫️Persian ▫️Turkic ▫️Egypt ▫️Greek ▫️Aztek ▫️Indian ▫️Celtic 🎬 Myth movie 🎶 Myth music 📆Start: 6/shah/96 - 28/sep/2017 💬 تبلیغات، انتقاد پیشنهاد: @Tore_info1 🌐 Website: www.Torecilik.ir
👁‍🗨 یک نکته منحصر بفرد در اساطیر #یونان باستان موجود است که به نظر هر محقق و میتولوژیست تیزبین جذاب می نماید و آن مسئله "تجمع پهلوانان" است!

عرصه هایی همچون "شکار گراز #کالودون"، "جشن عروسی #کادموس و #هارمونیا" و "نبرد #تروا" همگی مواردی هستند که در توصیف آنان گرد هم آیی بزرگترین پهلوانان را شاهدیم. پهلوانانی که شاید هر کدام از آنان در کارنامه خود چالش های بزرگی را به تنهایی پشت سر گذاشته باشند.

یکی از جذابترین روایات از این قبیل وصف سرگذشت یاران کشتی #آرگو و سردسته آنان یعنی #جیسون است. در یک تعریف کلی #آرگونات به دسته پهلوانانی گفته میشود که با کشتی #آرگو (ساخته شده و نامگذاری شده توسط #آرگوس معمار اعظم) به فرماندهی #جیسون و به دستور شاه #پلیاس در جست و جوی #پشم_زرین #آریس از #تسالی به سمت #کولخیس رهسپار شدند و در مسیر این ماجراجویی با چالش های بسیاری مواجه شدند.

در ابتدا شایسته است بدانیم که #جیسون که بود و چگونه راهی سفر کولخیس شد. طبق نقل قول اثر #آرگوناتیکا از مورخ و میتولوژیست باستان "آپولونیوس رودی" پس از مرگ شاه #کریتئوس شاه تسالی، #پلیاس برادر ناتنی بزرگتر خود و جانشین برحق تاج و تخت یعنی #آئسون را به قتل میرساند و خود بر تخت می نشیند. در نتیجه این عمل #اوراکل مخصوصش به او خبر میدهد که عاقبت توسط فرزندی از نسل آئسون از تخت به زیر کشیده خواهد شد و اینگونه انتقام آئسون از او ستانده می شود. بنابراین پلیاس دستور میدهد فرزندی که قرار است از بطن ملکه #آلسیمدا بدنیا آید را در بدو تولد به قتل برساند. این دستور به مامای ملکه اطلاق شد اما ماما که به شاه فقید وفادار بود فرزند را پس از تولد از قصر خارج نمود و به دروغ به پلیاس اطلاق کرد که بچه مرده به دنیا آمده است. او نوزاد را به قله #پلیون برده و به #کایرون قنطورس (قنطورس مشهور پرورش دهنده پهلوانان) سپرد. کایرون نوزاد را #جیسون نامید و او را با آموزش خود پهلوانی برومند به بار آورد.

هنگامی که جیسون به هیبت جوانی رسید یک کاهن معبد #آپولو وی را امر نمود که لباسی از جنس جامه مردم #مگنزیا بپوشد و به #لولکان، پایتخت پلیاس رهسپار شود. جیسون اطاعت نمود و در میانه راه به رود #آناوروس رسید. او در کرانه رود پیرزن فرتوتی را ملاقات نمود که از او کمک خواست تا از عرض رودخانه ردش کند. جیسون بدون اینکه بداند این پیرزن خدابانو #هرا است که تغییر تغییر قیافه داده وی را بر دوش گرفت و از عرض رودخانه عبور داد. اما هنگام گذر یکی از سندل هایش از پایش درآمد و به درون آب افتاد و گم شد. هرا نیز که پیش از آن از پلیاس به خاطر به قتل رساندن دایه انسانی اش بانو #سیدرو، کینه به دل داشت در حق جیسون دعا نمود که بر شاه ظالم پیروز شود.

از طرفی اوراکل پلیاس به او هشدار داد که از مردی زیباروی و قوی هیکل که با یک سندل به مجلس او وارد خواهد شد بر حذر باشد. این در حالی بود که پلیاس مجلس قربانی و ستایش بزرگی برای لرد #پوسایدون در معبد اعظم او ترتیب داده بود و تمامی بزرگان سرزمینهای همسایه و نجبا و اشراف را نیز وعده گرفته بود. هنگامی که جیسون وارد مجلس شد او جوانی که یک سندل بر پا دارد را شناخت و دانست که او همان فرزند برادر مقتولش است. چون شاه پلیاس نمی توانست در حضور مجلس شاهان یک جوان میهمان غریبه را به قتل برساند پس رو به جیسون چنین گفت:

"اگر اوراکلی به تو هشدار داده باشد که توسط یکی از همخونان خاندان خود نابود خواهی گشت، در آن موعد تو چه می کنی؟"

و جیسون که زبانش مسخ خدابانو هرا بود و خود خبر نداشت پاسخ داد:

"من او را به جست و جوی پشم زرین در کولخیس خواهم فرستاد که تا کنون هیچ جنبنده ای نتوانسته به حریم درختی که از آن آویزان است پای بگذارد و اژدهایی وحشتناک از آن صیانت می کند"

پس در آن مجلس و در حضور تمامی بزرگان پلیاس به نام #زئوس سوگند یاد نمود که اگر جیسون بتواند پشم را برای او بیاورد تاج و تخت را بدو تسلیم خواهد نمود.

بدینسان در ادامه روایت جیسون بزرگترین پهلوانان را همراه خود جمع نمود و رهسپار سفر دریایی پر از خطری در کشتی آرگو شد که به این همسفران نام #آرگونات ها را اطلاق می نماییم.

▫️ @Torecilik
👁‍🗨 یکی از جالبترین کارکترهای اساطیر #یونان باستان #اورفئوس است. بی شک اسطوره موسیقیدانی که میتوانست حتی خدایان را به نوای چنگ خود شیفته و مفتون کند تا کنون الگوی هنری هنرمندان بسیاری در طول تاریخ بوده است.

#اورفئوس یا #اورفئون را پسر #آپولون و #کالیوپ دانسته اند. بدون شک چنین منسبی فقط به خاطر قدر نهادن به شخصیت وی در حد خدایان است. اما میدانیم اورفئوس خدایی نامیرا نبوده، چرا که فرزند آپولون خدای موسیقی و هنر و فصاحت و کالیوپ خدابانوی سرور #میوز ها بایستی اصولا یک خدا به بار آید اما روایات راجع به کیفیت کشته شدن وی قاطع اند. بنابراین طبق نظر جامع تر او را فرزند #اویگاروس و کالیوپ میخوانیم.

او موسیقیدانی خدایی و ذاتی بود. اورفئوس میتوانست با نوای سحر آمیز چنگ خود، هر موجود جاندار و بی جانی را رام کند. نقش پررنگ او در بسیاری از اساطیر بارز است. تا جایی که #کایرون سانتور خردمند به #جیسون پهلوان یونانی و سر دسته #آرگونات ها هشدار داد که اگر اورفئوس را در سفر خود به جست و جوی #پشم_زرین_کولخیس همراه نبرد، بدون شک شکست خواهد خورد. در مسیر روایت آرگوناتها میخوانیم که اورفئوس چطور با نواختن چنگ همسفرانش را از آواز #سیرن ها نجات داد. همچنین او با آوای همین چنگ اژدهای دهشتناک محافظ پشم زرین را رام کرده و جیسون توانست پشم را برباید.

اما سوای این ها زیباترین داستان مربوط به اورفئوس ماجرای سفر او به جهان مردگان #هادس برای نجات همسرش #یوریدیسیا است. این داستان روایت میکند که چگونه یوریدیسیا پس از جریاناتی در جنگل توسط ماری گزیده شده و‌ جان می سپارد. اورفئوس با مطلع شدن از ماجرا بسیار اندوهگین میشود و این غم تا حدی او را مجنون میسازد که تصمیم میگیرد برای بازگرداندن همسرش به جهان مردگان سفر کند. او پس از رسیدن به هادس #سربروس سگ سه سر جهنمی را با نواختن چنگ بیهوش میسازد و با #پرسیفون شهبانوی مردگان ملاقات کرده و دیگر بار با نواختن چنگ خود او را نیز مفتون و خمار میسازد و در حالت شیفتگی از او مجوز خارج نمودن یوریدیس از جهان مردگان را میگیرد. اما پرسیفون شرطی برای این کار میگذارد و آن اینست که اورفئوس در جلو حرکت کرده و یوریدیس آستین وی را گرفته و در پشت سر برود و در تمام مسیر تا خروج از جهان هادس اورفئوس حق ندارد رویش را برگردانده و به صورت همسرش نگاه کند. روایات میگویند که اورفئوس نتوانست تا پایان مسیر بر سر قولش به پرسیفون پایدار بماند و چون به عقب نگریست یوریدیسیا در میان اشک و آه و زاری وی ناپدید شد و به جهان مردگان بازگشت.

▫️@Torecilik