👁🗨 در اساطیر
#نوردیک و فرهنگ
#اسکاندیناوی وسایل جادویی بسیاری برای خدایان و اهریمنان تعریف شده اند. داستان چگونگی بوجود آمدن این لوازم بعضا کاملا با جزئیات و آب و تاب پرداخته شده است و مسلما در میان تمام موارد معروفترین
#میولنیر است.
#میولنیر پتک مخصوص
#تور است. این چکش دستاری برای پدید آوردن رعد است که تور به پشتوانه همین پتک لقب خدای تندر را بر دوش میکشد. آذرخش پدید آمده توسط میولنیر میتواند کشنده و نابودگر و یا در عین حال جان بخش مردگان و حیوانات باشد و این به اراده تور در استفاده از آن بستگی دارد. چه اینکه او هر شب دو بز کشنده ی ارابه اش را ذبح کرده و کباب میپزد و میخورد و فردا صبح با چرخاندن میولنیر بر روی استخوانهای بزها آنها را دوباره جان می بخشد!
همچنین باید بدانیم که این پتک سلاح اصلی
#آسگارد در برابر اهریمنان است. چرا که قابلیت این را دارد که پرت شود و هدف مورد اراده تور را نابود سازد و سپس خود به خود به دست راست خود بازگردد و به تفسیری مانند یک بومرنگ بسیار تخریبگر عمل کند. در وصف قدرت میولنیر گفته اند که حتی توانایی تخربب یک کوه را دارد.
ماجرای کیفیت ساخته شدن پتک تور را
#اسنوری در
#ادای_منثور با جزئیات کامل به تحریر در آورده است. در این داستان
#لوکی مصروع است و در یکی از غشهایش موهای زرین
#سیف همسر تور را میبرد و با بازگشت به حالت عادی از ترس تور از دو دورف زرگر به نامهای
#بروکر و
#ایتری ، پسران
#ایوالدی میخواهد که طلا را طوری شکل دهند که به خوبی تارهای موی سیف شوند و چنان سحر و جادویی در آن بکار برند که بر روی سر او شروع به رشد کنند. دورفها سفارش لوکی را انجام میدهند و همزمان با این کار دو اثر ارزشمند برای ایزدان میسازند. یک کشتی عجیب برای
#فریر که در کیسهای جا میگیرد و یک نیزه به نام
#گانگنیر برای
#اودین.
در ادامه داستان ایزدان از دو دوورف میخواهند که وسایل بهتری بسازند و لوکی شرط میبندد که اگر آنان برنده شوند حاضر است سر خود را بدهد. سپس این دورفها گرازی طلایی برای فریر و حلقه بزرگی از جنس طلا به نام
#دروپنیر برای اودین که در طول نه روز، هشت حلقه جدید همانند خود میساخت و چکشی برای تور میسازند که بعد از پرتاب به دست پرتاب کننده بازمیگردد. در این بین لوکی به شکل پشهای در میآید و پلک چشم دورفها را برای موفق نشدن نیش میزند. بر اثر نیش پشه خون از چشم
#بروکر جاری میشود و به دلیل پاک کردن چشمش به اندازه کافی وقفه در دمیدن او ایجاد میشود. اما در انتها آنان در کار خود موفق میشوند و تنها بر اثر نیش پشه دسته چکش تور کوتاه میشود. دسته چکش کوتاهتر از چیزی شد که دو برادر دورف انتظار داشتند و بدین سبب چکش را تنها توسط یک دست میتوان در اختیار گرفت.
بدین ترتیب لوکی شرط را میبازد و دورفها بر آن میشوند که سر او را ببرند اما زمانی که لوکی میگوید برای بریدن سرش آنها باید گردن او را ببرند و او بر روی گردن خود شرط نبسته است، دورفها که راهی برای سر بریدن او نمییابند از این کار چشمپوشی میکنند و به جای آن لبهای لوکی را به هم میدوزند تا برایش درس عبرتی شود.
ساخته این دورفها نماد ایزدان و در عصر وایکینگ از نقش و نمودهای کوچک و تزیینی آن به عنوان طلسم استفاده میشد. اسنوری از ویژگیهای چکش تور میگوید که میتواند کوچک شود و درون گریبان جامه مخفی شود. همچنین موهای زرین سیف در دوره وایکینگها از وی ایزدبانویی پدیدمیآورد و از دید برخی مفسرین موهای زرین سیف نماد غلات رسیده است.
▫️ @Torecilik