👁🗨 همانطور که پیش از این گفته ایم
#بالدر خدای نور و جذبه در اساطیر
#اسکاندیناوی بر اثر توطئه ای که برادر ناتنی اش
#لوکی چیده بود در گذشت و مردم و خدایان جسد او را به آتش افکندند و برای او عزاداری عظیمی بر پا کردند و بر مرگ او گریستند. خوب است بدانیم که این اعتقاد سر منشا رسم دیرینه فستیوال آتش افروزی در سراسر اروپاست.
در مکان های مختلفی از اروپا روستاییان از زمان های دیرین عادت داشتند که در روز هایی از سال آتش بیفروزند و دورش برقصند یا از رویش بپرند. رسومی از این دسته را می توان در اسناد تاریخی تا قرون میانه پی گیری کرد، و مقایسه آنها با رسوم مشابهی که در عهد باستان وجود داشت با دلالت باطنی شدیدش می تواند ثابت کند که منشا آنها را در دورانی بسیار پیشتر از گسترش مسیحیت باید جست.
در واقع قدیمی ترین مدرک دال بر متداول بودن آن ها در اروپای شمالی کوشش هایی است که کلیسا در قرن هشتم برای سرکوبی آنها به عنوان مراسم دوران بت پرستی می کرد.
رسم آتش افروزی در نخستین یکشنبه چله پرهیز (Lent) که در
#بلژیک، شمال
#فرانسه و بسیاری از نقالط
#آلمان رواج داشته است. در آردنِ بلژیک یک یا دو هفته پیش از روز آتش افروزیِ بزرگ بچه ها برای جمع کردن هیزم به مزارع مختلف می رفتند و با فرا رسیدن روز موعود، شاخه های درختان به خصوص خلنگ و سروگونه ها را تلنبار می کردند و شامگاه آتش های عظیمی در همه ارتفاعات بر می افروختند.
معمولا می گفتند که هفت آتش باید در معرض دید باشد تا دهکده از حریق در امان بماند. اگر در آن زمان رود میوز هنوز یخ زده بود آتش ها را روی یخ روشن می کردند.
گاها در بعضی مناطق در وسط آتش تیرکی موسوم به
#ماکرال (جادوگر) درست می کردند و آخرین کسی که در دهکده ازدواج کرده بود آتش را روشن می کرد و گاهی مترسکی را در آتش می سوزاندند. جوان ها و بچه ها دور آتش ها به رقص و آواز می پرداختند و از روی آتش می پریدند تا در آن سال محصول خوبی به بار آید و ازدواج های پرسعادتی صورت گیرد و خودشان نیز از درد و رنج در امان باشند.
▫️ @Torecilik