داستان در سال ۲۰۲۵ شروع میشه. در دنیایی که کتابخانهی الکساندریا از آتش نجات پیدا کرده و زندهست. ولی وجودش روی نحوهی شکلگیری آینده تاثیر گذاشته. گریت لایبرری دنیا رو کنترل میکنه. دنیایی که توش نگهداشتن کتاب جرمه و حکمش مرگه. تنها دسترسی انسانها به کتاب توسط خود کتابخانه ایجاد میشه و فقط چیزی رو در اختیار قرار میدن که خودشون بخوان و روی کاغذهایی که توانایی ظاهر و پنهان کردن کلمات رو دارن. کتابخانهای که با شعار when yoh steal a book, you steal from world حکومت میکنه و در کنارش افرادی وجود دارن که بازا سیاه کتاب رو در دست دارن. افرادی مثل پدر شخصیت اصلی که دوندهها رو تعلیم میدن تا اجناس قیمتیشون رو به دست خریدارها برسونن. بدون توجه به اینکه چه چیزی میفروشن و چه کسی میخرشون.
`.'☆ ستارههای قشنگم، این پست رو داخل دیلیهاتون فور کنید تا من توی لینک تلگراف، براتون یه سری آیتمهایی قرار بدم که بر اساس وایب شماست [ کاملا سکرت! ] این پست قراره شمارو کمی به چالش بکشه. طبق کلمههای قرمزی که توی هر عکس هست و کنار هم گذاشتنش توسط شما یه جمله بدست میاد که در نهایت میتونید اون متن رو با بقیه شر کنید! ممکنه طول بکشه پس صبوریتون رو لازم دارم! .'☆ خوشحال میشم آسمونم کمی درخشان تر باشه. پرایوت لینک
⌜⭒I hope no one who reads this book has been quite as miserable as Susan and Lucy were that night; but if you have been—if you’ve been up all night and cried till you have no more tears left in you—you will know that there comes in the end a sort of quietness. You feel as if nothing was ever going to happen again.⌟
⌜⭒The passing of the time is something that civilized human beings have lost the power to feel. Creatures that have neither clocks nor books are alive to all manner of knowledge about time and the weather; and about direction, too, as we know from their extraordinary migratory and homing journeys. The changes in the warmth and dampness of the soil, the falling of the sunlight patches, the altering movement of the beans in the light wind, the direction and strength of the air currents along the ground--all these were perceived by the rabbit awake.⌟
البته الان دیگه اونقدر سختگیر نیستن ولی خیلیاشون هنوز هم این کار رو توهینآمیز میدونن که خب یعنی چی تو انقد 🤏 به من و فرهنگم احترام نمیذاری که اسم خدایی که میپرستم رو درست تلفظ کنی. خدام به درک با اسم خودمم مشکل داری.
کاش نورسها هم مثل کلتها بودن و انگلیسی زبانها رو با جملهی "مگه فلجی" مجبور میکردن که اسامیشون رو درست تلفظ کنن و اگه یکی اسم خودشون یا خداشون رو anglicization میکرد میجویدنشون.