💎روایت ۵ حرکت از آینده به سوی حال ☁️ مک آدم، روان پزشک انگلیسی این ماجرا را تعریف کرده است با دختر جوانی که سوء رفتار را تجربه کرده بوده کار می کردم. او وارد دفتر کار من شد ... دختر درشت هیکلی با موهای تراشیده و ناتوهایی روی سرش که به نظر می رسید مدت ها حمام نکرده است. ☁️ از من خواسته شده بود که به دلیل عصبانیت بیش از حد این دختره او را ببینم. او اصلاً تمایلی به آمدن و دیدن یک روان پزشک نداشت او قبلاً تعداد زیادی از درمانگران، مددکاران اجتماعی، روان شناسان و مشاوران تحصیلی راه دیده بود. ☁️ من فقط به او گفتم شما درباره گذشته تان با همه صحبت کرده اید من میخواهم که دربارۀ آرزوها و رویاهای آینده تان صحبت کنید و وقتی که او گفت که آرزو دارد که یک شاهزاده بشود، تمام صورتش درخشید. ☁️ به عقيده من به دو رویای متضاد با هم نمی توان فکر کرد اما من خیلی جدی این کار را کردم. از او پرسیدم که شاهزاده بودن چه معنایی برای او دارد. او گفت که شاهزاده بودن یعنی انجام کارهایی برای دیگران، یعنی کسی که مراقب دیگران است، سخاوتمند است و فرستاده ای زیباست او شاهزاده را باریک اندام، خوش هیکل و شیک پوش، توصیف کرد. ☁️ ما در طی چند ماه بعدی درباره عملکردهای این شاهزاده صحبت کردیم. من دریافتم که اگرچه او ۱۴ سال دارد، اما بیشتر از ۲ تا ۳ سال به مدرسه نرفته است و از مدرسه اخراج شده است. شاهزاده ای که او توصیف کرد، یک مددکار اجتماعی بود . ☁️ بنابراین به او گفتم، خوب، حالا ده سال گذشته است و شما یک مددکار اجتماعی آموزش دیده هستید کدام دانشگاه رفته اید؟ او گفت دانشگاهی در شمال انگلستان و من پرسیدم چه کتابهایی خوانده اید ... چه مطالعاتی داشته اید؟ او گفت، نمی دانم، روان شناسی و جامعه شناسی و چیزهای دیگری مثل اینها سپس من گفتم چهارده سالگی خود را به یاد می آوری؟ شما دو یا سه سال از مدرسه اخراج شده بودید به خاطر دارید که چگونه دوباره به مدرسه بازگشتید. ☁️ او در پاسخ گفت: "من روان پزشکی داشتم که به من کمک کرد. سپس من پرسش مهمی را مطرح کردم او چگونه به شما کمک کرد؟ او در پاسخ گفت که آن روان پزشک به مدرسه تلفن زد و من در ادامه گفتم چه کسی با مسئولان مدرسه صحبت کرد؟ شما یا او؟ ☁️ او پاسخ داد که روان پزشک صحبت کرد و جلسه ای را برای رفتن هر دو نفر ما به مدرسه ترتیب داد.* *آیا به خاطر دارید که وقتی وارد مدرسه ،شدید چگونه با معلم خود دست دادید؟ وضعیت ظاهرتان چگونه بود و چه لباسی پوشیده بودید؟ ما درباره این جلسه خاص به تفصیل و با ذکر جزئیات صحبت کردیم و از آینده به سوی حال برگشتیم. او توانست گفتگوهایی را که در آن جلسه داشت شرح دهد و بگوید که چقدر اعتماد به نفس داشته و چقدر خوب صحبت کرده است. ☁️ او، تقریباً یک ماه پس از این گفتگو به من گفت که فکر میکنم وقت آن رسیده است که با هم، به مدرسه برویم! این طور نیست؟ شما میتوانید زنگ بزنید و قرار ملاقات "بگذاریم؟ از او پرسیدم که آیا دربارۀ این جلسه می خواهید بیشتر صحبت ت کنیم و او گفت نه. او میدانست که چگونه باید رفتار کند. وقتی به مدرسه رفتیم، او خیلی خوشحال بود. من، اولین بار ده سال پیش او را .دیدم حالا او یک مددکار اجتماعی با صلاحیت شده است و رویای او تحقق یافته است اگرچه او وارد دانشگاه دیگری، به غیر از آنچه که در تصور ،داشت شده بود 🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥🔥 💎 @TechniquePsycho ❤️ @PortalRavan 🧐 instagram.com/Neuroscience_New