✳️ چرا تفکر اصولگرایی فاقد توانایی حکمرانی است؟
🔹ما با الهیات اصولگرایی که در نمایندگان سیاسی آنها متبلور است مشکل داریم.
می گویید آیا الهیات اصلاح طلبی بلامشکل است. می گویم خیر. این نگاه هيچگاه نتوانست برای انسان ایرانی گره گشا باشد. کما اینکه همه آنان در وضعیت امروز کشور دخیل اند.
اما از نظرم اصولگرایان زبانشان بیشتر است.
آیا خروجی اصلاح طلبی چنین نیست. بله. چون آن هم ذیل حکومت اسلامی تعریف می شود این تبعات را دارد، منتها با سرعت کمتر و قابل ترمیم تر.
🔹نگاه اصولگرایی، با کثرت مخالف است و تنها یک قرائت از اسلام شیعی با نام اسلام ناب (واژه ای مبهم و قابل تفسیر) را ترویج می کند.
این نگاه مردم را مانند ابزار یا لوازم در یک سوپرمارکت ، دسته بندی و برچسب زنی و ارزش گذاری می کند، آن را از شأن
#امت بودن تهی می سازد و نمی تواند میان ملت با گرایش های مختلف یک "اجماع" ایجاد نماید.
این نگاه نمی تواند پدر باشد و بتبع توانایی حکمرانی ندارد. پدر بودن به معنی بی طرف بودن در نگاهشان نسبت به تمام مردم است.
در این نگاه برخی مردم، مردم ترند و غالب جامعه را در مقام پیرو می خواهند که باید بر آنها ولایت اعمال کرد.
🔹این الاهیات از آن سو که خواهان انحصار خیری سطحی در جامعه است، امکانات طبیعی جامعه را نمی توانند عادلانه توزیع نمایند و آن در گعده وفاداران ایدولوژیک خود حفظ می کند و غالب مردم را فاقد لیاقت تصور می نمایند و محروم می سازند.
به عبارتی این گفتمان، خواستار حکومت مؤمنان و گردش قدرت در دست مؤمنان است. و مابقی مردم را صغیری می داند که باید هدایت شوند.
و این عطش یکدست کردن جامعه آنها را به دخالت در زندگی شخصی مردم نیز سوق داده است.
🔹 اصولا نگاهی به امر "رشد" آرام اجتماعی
امت ندارد.
تکلیفش با آزادی روشن نیست. تکلیفش با مسئله اختیار مشخص نیست و همه امور را ذیل پدیده "تکلیف" تحلیل می کند و این تکلیف گرایی بنا بر اینکه فارغ از نتیجه است، در بسیاری از اوقات به ضد خودش مبدل می گردد.
مثال آنچه در حجاب اجباری توصیه کرده و دقیقا جامعه را مقابل امر حجاب قرار داده است.
به مناسک توجه تکلیفی غلیظ دارد اما مردم را از آن تارانده است.
به عبارتی تکلیف اصولگرایان با عقلانیت و محاسبه تاثیر عمل بر جامعه، نامشخص است. چرا که این نگاه به جامعه نگاهی مکانیکی دارد نه به مثابه موجود زنده که یک شعور جمعی و سنت تاریخی آن را ساخته.
🔹اصولگرایی و به تبع تفکر حزب الهی، نمی تواند حکومت کند و اگر به حکومت برسد، به صورت خودکار به استبداد منتهی می شود.
🔹خروجی تفکر از این حیث که دین را ذیل قدرت تعریف می کند، سبب به محاق رفتن بیشتر مذهب و دین خواهد شد و جامعه مسلمان ایرانی را به رنسانس ضد دین دعوت می نماید(کما اینکه چنین هم کرده است).
این نگاه خلاف آن رنگ و ظاهر دینی، می تواند عمیقا به دین زدایی از سطح جامعه و نیل آن به سمت سکولاریزم، کمک شایانی نماید. از این جهت حتی نماینده شایسته ای برای
#دین هم نمی تواند باشد.
#سلمان_کدیور#تحلیل_زمانه 🌍 @TahlilZamane