View in Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
6 الگوی برتر معماری نرم‌افزار معماری مونولیتیک (Monolithic Architecture) در معماری مونولیتیک، تمام اجزای یک برنامه در یک کدبیس واحد و یکپارچه ترکیب می‌شوند. این رویکرد، فرآیند استقرار (Deployment) را ساده کرده و برای برنامه‌های کوچک مدیریت آن آسان‌تر است. با این حال، با رشد برنامه، این معماری می‌تواند سنگین و پیچیده شود، به طوری که مقیاس‌پذیری و نگهداری آن دشوار می‌گردد. هر تغییری در بخشی از برنامه ممکن است نیازمند استقرار دوباره کل سیستم باشد. این معماری برای پروژه‌های کوچک و تیم‌های کوچک مناسب است، اما برای پروژه‌های بزرگ‌تر، به دلیل وابستگی‌های زیاد میان اجزاء، مدیریت تغییرات بسیار دشوار می‌شود. الگوی (Controller-Worker Pattern) این الگو منطق کنترل (Control Logic) را از منطق پردازش (Processing Logic) جدا می‌کند. کنترلر وظیفه مدیریت درخواست‌های ورودی، جریان داده‌ها و تخصیص وظایف به اجزای کارگر (Worker) را بر عهده دارد. اجزای کارگر وظایف پردازشی واقعی را انجام می‌دهند. این الگو برای مدیریت وظایف غیرهمزمان (Asynchronous Tasks) مفید است و می‌تواند مقیاس‌پذیری را با امکان اجرای همزمان چندین نمونه از اجزای کارگر بهبود بخشد. مناسب برای سیستم‌هایی است که بار پردازشی غیرهمزمان دارند، مانند پردازش صف‌ها (Queues) یا مدیریت درخواست‌های سنگین. معماری میکروسرویس‌ها (Microservices Architecture) معماری میکروسرویس‌ها برنامه را به سرویس‌های کوچک و مستقل تقسیم می‌کند که از طریق APIهای مشخص با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. هر سرویس مسئول یک قابلیت خاص از کسب‌وکار است و می‌تواند به‌طور مستقل توسعه، استقرار و مقیاس‌پذیری شود. این معماری انعطاف‌پذیری بیشتری فراهم می‌کند و امکان استفاده از فناوری‌های مختلف برای سرویس‌های مختلف را می‌دهد. اما مدیریت سرویس‌ها و ارتباط بین آن‌ها می‌تواند پیچیدگی‌هایی به همراه داشته باشد. این معماری مناسب سازمان‌هایی است که نیاز به توسعه سریع و مقیاس‌پذیری خدمات دارند. اما نیازمند ابزارهای مناسب برای نظارت، هماهنگی و مدیریت ارتباطات میان سرویس‌ها است. مدل (Model-View-Controller یا MVC) الگوی MVC یک برنامه را به سه بخش مرتبط تقسیم می‌کند: - مدل (Model): وظیفه مدیریت داده‌ها و منطق کسب‌وکار را دارد. - نما (View): داده‌ها را به کاربر نمایش می‌دهد. - کنترلر (Controller): ورودی کاربر را مدیریت کرده و با مدل تعامل دارد. این جداسازی باعث سازماندهی بهتر کد می‌شود و مدیریت و مقیاس‌پذیری برنامه، به‌ویژه در توسعه وب، را آسان‌تر می‌کند. این الگو در اکثر فریم‌ورک‌های وب مانند Django و Ruby on Rails استفاده می‌شود و برای پروژه‌هایی که نیاز به تعامل زیاد با کاربر دارند، ایده‌آل است. معماری رویداد-محور (Event-Driven Architecture) در معماری رویداد-محور، اجزا از طریق تولید و مصرف رویدادها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. هنگامی که یک رویداد رخ می‌دهد (مانند یک اقدام کاربر یا تغییری در سیستم)، رویداد های خاصی در سیستم ایجاد می‌شود و دیگر اجزای سیستم نسبت به رویداد ها اکشن مناسبی که نیاز دارند را انجام می دهند. این معماری بسیار جدا از هم (Decoupled) است و مقیاس‌پذیری و انعطاف‌پذیری بیشتری فراهم می‌کند، چرا که اجزا می‌توانند به‌طور مستقل تکامل یابند. این معماری در سیستم‌های توزیع‌شده بسیار مفید است. معماری لایه‌ای (Layered Architecture) در معماری لایه‌ای، برنامه به لایه‌های مجزا با وظایف مشخص تقسیم می‌شود. لایه‌های رایج شامل موارد زیر هستند: - لایه ارائه (Presentation Layer): وظیفه نمایش داده به کاربر. - لایه منطق کسب‌وکار (Business Logic Layer): مدیریت منطق اصلی برنامه. - لایه دسترسی به داده (Data Access Layer): مدیریت تعامل با پایگاه داده. هر لایه تنها با لایه مجاور خود ارتباط برقرار می‌کند که باعث جداسازی وظایف (Separation of Concerns) می‌شود. این الگو نگهداری را آسان کرده و به تیم‌ها اجازه می‌دهد به‌طور مستقل روی لایه‌های مختلف کار کنند. با این حال، وجود لایه‌های متعدد ممکن است باعث کاهش عملکرد به دلیل سربار ناشی از ارتباط میان لایه‌ها شود. این معماری برای سیستم‌های بزرگ و تیم‌های توسعه که به تفکیک وظایف نیاز دارند، مناسب است. اما باید بهینه‌سازی لازم برای جلوگیری از کاهش عملکرد انجام شود. source @Syntax_fa
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Love Center - Dating, Friends & Matches, NY, LA, Dubai, Global
Find friends or serious relationships easily