🔴 افزایش قیمت
نان، رهبری زنان و رسالت تاریخی ما
🖊 خبر از این قرار است که
نان در ۱۳ استان گران شد. حال بر سر سفرهی مردمی که این قوت غالب را هم نتوانند بخورند چه خواهد آمد؟
این در شرایطی است که پرداخت همین قیمت کنونی هم از سر ناچاری و نیاز به این مادهی خوراکی است.
پرسش این است آیا «
گرانی نان» میتواند آتشی بر انبار باروت خشم مردم ناشی از انواع فشارهای سیاسی و اجتماعی باشد؟
برای این موضوع خوب است تاریخ را بهیاد آوریم و از پس این تبار تاریخی رسالت مردمی خویش را بازشناسیم.
☑️ اولین باری که در تاریخ معاصر ایران، «مسئلهی
نان» بدل به عاملی برای خیزش مردم علیه حکومت میشود، به سال ۱۲۳۹ ه.ش برمیگردد. افزایش قیمت
نان به سبب نرسیدن غله به شهرها در اثر احتکار مسئولان حکومتی و غارت های ناشی از قحطی، صفهای طویلی را در برابر نانواییها بوجود آورده بود. زنان به عنوان گردانندگان اصلی اقتصاد خانوار، بیشترین مواجهه و درگیری را با بحران مذکور داشتند. درگیریهای متعدد مردم با یکدیگر در صفهای
نان، ضرب و شتم نانوایان و ... از جملهی نابسامانیهای ناشی از بحران غله بود. اوج این ماجرا تا به حدی رسید که در یک از اعتراضات شهر تهران، چند هزار زن جلوی كالسكه ناصرالدين شاه را كه از شمال برمیگشت میگيرند و از او مصرانه میخواهند تا به وضع بیسر و سامان
نان، سر و سامان بدهد. اما با بیاعتنایی شاه قاجار، زنان پیش چشمان وی، دکان نانواییای را غارت میکنند و خدمهی نانوایی را تا سر حد مرگ میزنند. این ماجرا با اعدام کلانتر شهر و بریده شدن گوش چند نفر در مسجد موقتا میخوابد.
☑️ داستان مشابهی در ۱۲۳۸ ه.ش در تبریز به وقوع پیوسته بود که در جریان آن 16 تن کشته میشوند اما دست آخر انبارهای غله به تصرف مردم درمی آید. گزارشهای کنسولگران خارجی در ایران گواهی میدهد که به سبب ممنوعیت شرعی بالا زدن حجاب معمول زنان آن دوره (برقع و نقاب)، زنان پیشگام مبارزه علیهی احتکار
نان بودند و در چندین شورش و اعتراض اقدام به اعدام گندم داران، در تنور افکندن نانوایان کم فروش و ضرب و شتم رؤسای انبار غله کردند. چهرهی برجستهی این اعتراضات، زنی بود به نام «زینب پاشا» که به همراه 3000 هزار زن دیگر چوب به دست در بازار راه افتاده و کسبه را مجبور به راهپیمایی کرده بودند.
☑️ اما سومین جلوه ی سیاسی «
نان» در تحولات ایران معاصر به آذر ماه 1321 برمیگردد. تورم پول ناشي از چاپ بیرويه اسكناس، ارسال غله محصول ايران به شوروی جنگ زده و سودجويی چند معامله گر با احتكار خواربار مورد نياز مردم و افزودن موادی ديگر به آرد و نامرغوب شدن
نان مصرفی، تهران را در 17 آذر 1321 دچار یک شورش بزرگ کرد به «شورش
نان» شهرت یافت. در جریان این شورش مردم به داخل مجلس ریختند، تعدادی از نمایندگان را کتک زدند و حتی منزل نخست وزیر وقت (قوام السلطنه) را نیز از غارت در امان نگذاشتند. شعار معروف «نون و پنیر و پونه، قوام ما گشنمونه» ورد زبان مردم پایتخت بود. سرانجام به دستور قوام، سپهبد امیر احمدی دست به سرکوب گسترده ی مردم زد و تمامی روزنامه های پایتخت بسته شدند تا امکان انعکاس این ماجرا را نداشته باشند.
🖊 دیدیم که در جریان این شورشها به سبب ساختار خانوادهی ایرانی و محوریت نقش زنان در آن به عنوان تأمینکنندهی غذا، آنچنان که شاید پنداشته میشود که آنان نقش یک عنصر ستمپذیر را درونی کرده باشند، مبادرت به مبارزهی رادیکال کرده و حکومت را بهعقب نشاندند.
باری این حضور زنان در عرصهی مبارزه بر سر «
نان» شاید از آن درسهای تاریخی است که مفهوم «شورش
نان» را از بار منفی جامعهشناسانهاش به معنی هجوم کور و وحشیانهی فرودستان به قصد غارت و ویرانی بهدرآورد و از آن همچون یک واکنش حسابشدهی مردمی به فشار روزافزون حاکمیت اعادهی حیثیت کند.
#نان#گرانی_نان#شورش_نان#زنان#تاریخ#مبارزه#حافظه@sarkhatism@zan_j