سوسیالیسم کارگران

#مادران_داخواه
Channel
News and Media
Politics
Education
Humor and Entertainment
Persian
Logo of the Telegram channel سوسیالیسم کارگران
@SkaregariPromote
739
subscribers
32.8K
photos
21K
videos
8.59K
links
سوسیالیسم کارگری خبرها و گزارش های کارگری،تصویرها و کلیپ و مطالب و نظرات و پیشنهاد های خود را از این طریق برایمان ارسال کنید @AmAe123
پیام #مادران_داخواه ‎به #بهنام_موسیوند که در زندان اوین در هشتمین روز اعتصاب غذا بسر می برد.
بهنام عزیز ما
تلخی این روزهای تو را با تمام وجود لمس میکنیم.اما مگر آن روزها در خیابان،دی و آبان و تیر، برای چیزی جز زندگی جنگیدیم که تو امروز کمر به نابودی آن بسته‌ای؟خون‌های ریخته‌ی فرزندان ما امروز در مقاومت امثال تو ‏جاری شده پس بمان تا با هم زندگی را به این سرزمین بازگردانیم.
بهنام، پسر نازنین ما
بمان. که دست در دست هم فردای آزادی را جشن بگیریم.
بمان بهنام.
با مرگ نحس پنجه میفکن...
از طرف خانواده‌ی
امیر حسین زارع زاده
نوید افکاری
پژمان قلیپور
ناصر رضایی
برهان منصورنیا
سارو قهرمانی
‏نوید بهبودی
علی فتوحی
مهرداد معینفر
امید رضایی
حسین کریمی
حمید رسولی

#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
@zan_j
Forwarded from اتچ بات
🔻دل‌نوشته اکرم نقابی مادر همچنان چشم انتظار سعید زینالی به مناسبت زادروز سعید

روزی که با به دنیا آمدنت مادر شده‌ام، نور و روشنایی به خانه من آمد. فکر می‌کردم روشن‌ترین خانه دنیا را دارم، اما بیست‌و‌سه سال بعد که تو را از خانه‌ام ربودند. خانه برایم از شب سیاه‌تر شد.

کفش‌هایم را پوشیدم، به هر جا که می‌توانستم رفتم و‌ سراغ تو را گرفتم. هر چه بیشتر گشتم کمتر یافتمت. اگر توان پاهایم اجازه می‌داد، می‌خواستم تمام خانه‌های دنیا را زنگش را بزنم و بپرسم آیا سعید مرا دیده اید؟

مگر می‌شود کسی در این شهر یکبار چشم‌های تو را دیده باشد و تو را به یاد نیاورد؟ مگر می‌شود من بگویم «من مادر سعیدم» و کسی جوابم ندهد؟

حالا که ناتوانم از رفتن به خانه‌ها. مسببین این روزگار تلخمان، آن‌ها مرا صدا می‌زنند و از من می‌خواهند تو را فراموش کنم.

به هر فرصتی مرا در اطاقی روی یک صندلی می‌نشانند و صدایی با تحکم به من می‌گوید: «چرا فراموش نمیکنی پسری داشتی؟ برای استخوان سعیدت به این در و آن در میزنی؟»

پرسیدند: «فلان جا، فلان استخوان را نشانت می‌دهیم و می‌گوییم سعید است، آرام میشوی؟» با دست راستم به قلبم کوبیدم و‌ گفتم اگر من مادرش هستم از استخوان‌هایش سعیدم را میشناسم!

بله من مادری هستم که پسرم را با استخوانش می‌شناسم و همان پسری که امروز زادروزش است و اگر بود، زیباترین قاب دنیا را با حضورش می‌ساختم.

پسرم تولدت مبارک
۳۱ شهریور ۱۴۰۰
اکرم نقابی

#سعید_من_کجاست
#مادران_داخواه
@nedaeziran