عقل گرایی و اعتقاد به کوششهرچند ایرانیان شدیداً به بخت و تقدیر اعتقاد داشتند اما همواره کار و کوشش را هم توصیه می کردند.
ایرانیان به زال می گویند شاه (کیخسرو) را اختر بد آمد و میخواهد سلطنت را رها کند. زال میگوید میتوان با جد و جهد این سرنوشت را تغییر داد:
بکوشیم و بسیار پندش دهیم
به پند اختر سودمندش دهیم
زال قبلا هم کوشیده بود تا با کوشش (پند دادن) کیکاووس را از سفر به مازندران منصرف کند:
شوم گویش هرچ آید ز پند
ز من گر پذیرد بود سودمند
اما نکته ظریف این است که تدبیر باید با تقدیر موافق افتد. وقتی شاه (هرمزد) به بهرام چوبینه میگوید چرا فقط دوازده هزار سرباز برگزیدی حال آن که ساوه شاه لشکری بی شمار دارد، بهرام مسئله تقدیر را مطرح می کند و ضرب المثل قدما را میگوید:
شنیدستی آن داستان مهان
که در پیش بودند شاه جهان:
«که چون بخت پیروز یاور بود
روا باشد ار یار کمتر بود»
همین بهرام چوبینه جای دیگر میگوید:
بکوشیم با گردش آسمان
اگر در میانه سر آرد زمان
به نظر میرسد در دین رسمی زرتشتی اختیار و عقل گرایی مطرح است، اما در دین های روستاییان ایران از قبیل دین زروانی اعتقاد به قضا و قدر و گردش ستارگان مطرح بود، لذا این هر دو عقیده به هم آمیخته و در شاهنامه متجلی شده است. احتمالاً بومیان فلات ایران هم قضا و قدری بودند.
وقتی قرار است رستم برای نجات کیکاووس به مازندران رود زال به او میگوید اگر سرنوشت تو مردن در این راه باشد چاره ای نیست:
وگر هوش تو نیز بر دست دیو
برآید به فرمان گیهان خدیو
تواند کسی این سخن بازداشت؟
چنان کو گذارد بباید گذاشت
اما رستم می گوید هر چند سخن تو درست است اما باید خرد را در نظر داشت:
چنین گفت رستم به فرخ پدر
که من بسته دارم به فرمان کمر
ولیکن به دوزخ جهیدن به پای
بزرگان پیشین ندیدند رای
همان از تن خویش نابوده سیر
نیاید کسی پیش درنده شیر
زنر در بحث از زروان _خدای تقدیر و بخت_ توضیح میدهد که در دیدگاه مزدیسنی «تقدیر و کوشش در انسان هر یک نقش خاص خود را ایفا می کنند، آنها باید با هم و در هماهنگی به عنوان روح و جسم عمل کنند... سرنوشت و کوشش همان دو لنگه خورجین یک مسافرند که بر پشت قاطری نهاده شده است...»
منبع: شاه نامه ها
صص: ۴۳ _۴۵
نویسنده: دکتر سیروس شمیسا
#شاهنامه #فردوسی #خردگرایی#شعر_فارسی #نقد_ادبی #بخت_و_تقدیر#عقلگرایی #ادبیات_فارسی #ادبیات #سیروس_شمیسا #متون_ادبی@Siroosshamisa