💌#خاطرات_شهدا
💠شهید مدافعحرم
#محسن_جمالیمادر
شهید نقل میک
نند:
یه روز که داشتیم با هم حرف میزدیم،
بهش گفتم: مادرجان!
💙چرا با رفتنت خونبهدلم میکنی؟
چرا این کارا رو میکنی؟
😞تو جوونمی و منم مادرت
💞هیچ میدونی که وقتی میری،
خیییییییلی دلتنگت میــــشم؟
💔من میگفتم و اون میگفت اما
من چه میگفتم و اون چه میگفت!
من از دلِ تنگِ خودم
بعد از رفتنش میگفتم
اون از دلایــــل محکــــمش
👌واســــه رفتــــن به ســــوریه
🇸🇾اینقدر قشنگ حرف میزد
که دلــــم آروم میشــــد
😚قربونــــش بــــرم پســــرم رو
💜مثلا میگفت: مامان جون!
خــــون من از خــــونِ کدوم
جوون مدافع حرم سـُـــرختره؟
🩸جون من از جون کدومشون باارزشتره؟
مامان،هرچی خدا بخواد،همون میشه!
🕋مامان، چی بهتر از اینکه امانت خدا رو
پیشکش بیبی زینب کنی؟
🕌💚اینقدر شیوا و زیبا
منو توجیه میکرد که دیگه
توان مخالفت با رفتنش رو نداشتم
🤭و امــــروز
🗓چنــــدســــالی از
آخرین حرفهامون میگذره
و من هرروز
آرزو میکنــم
کـه ای کــــاش
یکبــــــار دیــــگه
صدای قشنگت رو میشنیدم
پســــــــــرم، محســــن جــــان
♥️#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است👇🌐 @shohada72_313