چندي پيش با مجله همشهري جوان گپ و گفتي داشتم درباره
#فاطميون كه مشروح ان در شماره ۵۵۱، مورخ ١٨ اردیبهشت ۹۵ منتشر شد .
بخشي از اين گفتگو را تقديم حضورتان مي كنم :
.
تابستان ۹۱ که یک سال و نیم از جنگ داخلی سوریه میگذشت، اولین هسته
#مدافعان_حرم شکل گرفت. هستهی اولیهی آن از اتباع خارجی مقیم سوریه شامل
#عراقیها،
#لبنانیها،
#پاکستانیها،
#افغانها و
#ایرانیهای مقیم سوریه بود. این ایرانی
ها، كسانی بودند که سال
ها ساکن سوریه بودند و به آنها جالیه میگویند. آنها اولین مدافعان غیر سوری بودند، شاید ما هم در مستشاری و جذب نیرو و سازماندهی، نظارتی داشته باشیم اما هستهی اولیه را خودشان تشکیل دادند و در برابر امواج اولیهی حملات به حرم حضرت زینب(س) ایستادند. بعد از مدتی، ابوحامد (علیرضا توسلی) که ساکن مشهد بود، ۲۰ نفر از رفقایش را که قبلا با آنها در قرارگاه رمضان و سپاه خودمان در زمان جنگ، کار کرده بود، جمع کرد و رفتند. این حرکت، هستهی اولیه داخلی این مدافعان بود که کمکم گسترده و عمیق شد. اگرچه بخش عمدهای از مدافعان، مقیم ایران بودند اما بخشی از آنها افغانهای خود آن کشور بودند که نه دغدغهی اقامت داشتند و نه مدرک.
ایرانی
ها به دنبال مدرک افغان
به طور کلی اساس شکلگیری
#فاطمیون بچههای افغانستان هستند، البته از جاهای دیگر هم هستند مثل شهید صدرزاده، حتی بعضی از ایرانی
ها به خاطر سختگیریهایی که هست، با مدرک افغان
ها میروند. اینها به هر دری میزنند تا به سوریه بروند. این عشق دارد آنها را میسوزاند و خبر هر شهادتی، آنها را بیشتر میسوزاند. حاضرند پول بدهند و هویت افغان بسازند و بروند. الان برعکس است. این تغییر هویت برای رفتن به سوریه است که البته به ندرت موفق میشوند. ضمن اینکه فاطمیون، مهاجران و آوارگان جنگ داخلی افغانستان نیستند. بیشتر آنها مجاهدین جنگ با شورویاند که رشدشان در ایران صددرصد مؤثر بوده است. خیلیهایشان از بچههای مشهد بودهاند. مگر حرم امام رضا میتواند تأثیر نگذارد؟ محمدرضا اسماعیلی که سرش را بریدند، پدرش از مجاهدین قدیمی بوده. بعضی
ها فرزندان مجاهدین و برخی فرزندان کارگران افغان هستند. فاطمیون در محیط مذهبی منطقه بزرگ شدهاند.
فاطمیون، باور عجیبی دارند
من هم
#جنگ خودمان و هم
#بسیجیهای خودمان را دیدهام و هم
#دفاع_مقدس اكنون در سوریه و عراق. جنس
ها یکی است و میخواهم جسارت کنم و یک پله بالاتر بروم و با احترام به بسیجیهای زمان جنگ هشتساله، اعتراف کنم که این مبارزان، ورژن متفکرتر و با انگیزهتری هستند. اینکه شما در اوج جوانی به این باور برسید که این نبرد، مقدس است و مثل جنگ داخلی افغانستان نیست؛ اینکه با توجیهات قوم و قبیلهای یه میدان نروی از یک باور قوی میآید. 99درصد آنها بسیار باورمندند؛ به خصوص نسل جوانشان، نه اینکه نسل اول و دوم اینگونه نباشند. سه نکته دربارهی این شور وجود دارد: اول از همه اینکه همهی این باور
ها، به خود افراد برمیگردد. اینها در خانوادههای فوقالعاده مذهبی بزرگ شدهاند. با جوانی شانزدهساله در زینبیه حرف میزدم گفت: «من از بچگی نام حسین و زینب را شنیدهام و عشق به آنها با پوست و گوشتم عجین شده. نمیتوانم این تهدید را نبینم.» خیلی
ها در صدسالگی به این باور نرسیدهاند. ریشههای اعتقادی آنها فوقالعاده قوی است. محب اهل بیت(ع) هستند. خاستگاهشان نشان میدهد که چه ریشههای عمیقی دارند. دوم اینکه همین فضای مجازی برای آنها ایجاد انگیز، کرده. سوم اینکه وقتی میبینند رفقای خودشان میروند و شهید میشوند، انگیزه پیدا میكنند. بسیاری از فاطمیون بعد از یک اتفاق، جذب شدهاند مثل شهادت دوستشان...
.
پي نوشت :
يك : بر خلاف نظر نويسنده محترم اين گزارش، من جنگ در سوريه را داخلي نمي دانم و إطلاق كلمه داخلي بر اين جنگ بين المللي و نيابتي، اشتباه و افتادن در دام مديريت رسانه اي دشمنان مردم و نظام سوريه است.
.
دو : مقايسه ميان بسيجي هاي زمان دفاع مقدس و نبرد شام، به خاطر نشان دادن اهميت فكر و انديشه و باورهاي راستين مدافعان حريم ال الله است و بس .
.
سه: در اين گزارش، حضور اينجانب در بحران سوريه را سه سال مرقوم فرموده اند كه بدين وسيله به بيش از" چهار سال " اصلاح مي كنم .
.
لينك مطلب :
http://javan.hmg.ir/Contents/%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF?magazineid=1862.
حسن شمشادي . خبرنگار
.
https://telegram.me/shemshadichannel