دلنوشته ای از زهره دادرس، فعال حقوق زنان، که به تازگی به ۹ روز مرخصی از زندان لاکان رشت، اعزام شده است:
«صبح از خواب پامیشی، چای رو داخل فلاسک میریزی.
"صبح بخیر، آمار"
برمیگردی و سفره صبحونه رو پهن میکنی، به خودت یادآوری میکنی که شستن سرویس امروز با تو هست و حواست پیش این هم هست که فرصت کوتاه هواخوری و بدمینتون بازیکردن با شریفه رو هم از دست ندی. با هم میدوییم و بازی میکنیم و به هوا میپریم و میخندیم و شعر میخونیم. نمیگذاریم حال خوب این لحظات رو، فکر و خیالهای همیشه و دیوارها و سیمهای خاردار و بوی بد زباله خراب کنه. وقت، وقتِ کلکل با دوتا عزیزایی هست که فردا امتحان ریاضی دارند. نمونه سوالها روی تخت و اصرار برای حلشون همچنان بیفایده ست. فقط صدای خندههای این دو تا وروجک فضای اتاق رو پر کرده. شرط میبندیم که اگر امروز مرخص نشم، از ساعت پنج تا نه شب "فقط درس درس درس".(همهش به خودت میگی کاش امروز مرخص نشی.. درسته با هم درسها رو خوندیم ولی کاش برای امتحان فرداشون باشی) این یکی دخترمون هم که ان اوایل، نمیدوست بافتن یعنی چی و قلاب و دو میل چه فرقی دارند، حالا از ماها جلو زده و اولین عروسکش رو بافته و شریفه داره براش چشم و مو میدوزه. کار دست این زنها، عجیب خوشگل شده! نگهبان اسمت رو صدا میکنه برای مرخصی. ماریا اولین رفیقیه که میاد و محکم بغلت میکنه که بالاخره رفتی، بچهها خوشحال که شرط درسخوندن عصر رو باختم و کلکل همچنان ادامه داره. شریفه رو محکم در آغوش میگیرم(شریفه شریفه! تو باید خیلی زودتر از اینها ازین در میرفتی بیرون، کسی این ظلم آشکار رو آیا میبینه؟ روزهایی از #شریفه_محمدی دریغ شده که میتونست بهترین روزهای زندگی او همراه خونواده و دوستانش باشه. این بازی با عمر و جنگ با زندگی، پس کی تموم میشه؟) دیشب با بچههای اتاق قرار گذاشته بودیم که با بگو و بخند خداحافظی کنیم، چون همه میدونستیم که این مرخصی کوتاه خواهد بود. با هم گفتیم اگه رفتنی شدم جلو نگهبانی؛ شبیه جوک گلابیا که براشون تعریف کرده بودم، همو گلابی صدا کنیم و دست تکون بدیم و بلند بخندیم؛ همین کار رو هم کردیم:)
حالا در اتاق تاریک، به صفحه گوشیای که ماههاست در دستانم نداشتهام، خیرهشدهام و به ساعتها و ثانیههایی از امروز که در زندان ادامه پیدا نکرد فکر میکنم. آنجا چراغها همیشه روشن است و بخشی از وجودم پیش دوستانم به امانت مانده. زن باشی و اهل زندگی، حتی اگر آزادی.ات را بگیرند، باز میتوانی مشتاقانه راوی زندگی باشی. زندگی در اسارت.
برگه وضعیت زندانی به روز شده: محکومیت: ۹سال و۶ماه و۲روز اجرایی: ۶سال و۱روز گذرانده شده: ۲۱۸روز و حالا ۹روز مرخصی»
#زن_زندگی_آزادی
@shbazneshasteganir