🔷🔸در
حضورِ
غیبت🔸در دومین سالگشت درگذشت مادر-پوران
🖋احسان شریعتی
🔸از ۱۵ بهمن امسال که «روز مادر» بود (و میلاد فاطمی مصادف شده بود با سالروز تولد هاله سحابی که نه سال پیش فاطمهوار از میان ما رفت)، تا به امروز، ۲۶ بهمن، که در دومین سالروز درگذشت مادرمان پوران هستیم (شریعترضوی، «بیبیفاطمه» در اصل شناسنامه)، آنچه مدام فکرمان را بهخود مشغول میدارد پُر بودن فضاست از «
حضورِ» محسوس «غیاب» او و خلاء سیمای مادری در بومزیستِ ما. و آنچه در این میان تأملبرانگیزتر و بیشتر شایستهی درنگ است، نه فقط توجه به نقش سرنوشتساز این گونه زنان در زندگی همسران و فرزندان، که فراتر، ارجشناسیِ
حضور پوشیدهی آنهاست همچون شرط ضروری ادامهی بقا و حیات جامعهی کل و باهمستان انسانی، بویژه در حالوهوای خفقانآور و کشندهی کنونی.
🔹مورد مادرمان، بانو بیبی پوران، نمونهی آشکار چنین نقش رحمانیِ حیاتیای بود. در هنگامههای فجیعی چون مرگ دو برادر و سرانجام همسر، در دورانهای سخت زندگی دانشجویی در خارج و زندان در داخل، در غربتِ سیاهترین سالهای دههی شصت، و در برابر جامعهی بیشفقت «نرسالار»، و...، که شیرزنانه میایستاد و نیروی عظیم پنهان در ظاهر قشر «ضعیفه» را برمینمود و امکان توفیق در دقیقههای شکست را اثبات میکرد. و این نقش کوشا و بیاعتنا به موانع و مشکلاتِ کار، حاکی از منشی مستحکم، تکین و کلیشهشکن بود که از او فراسوی نقش خواهر و همسر و مادر «وفادار و فداکار»، و حتی فراسوی مرز جنسیّت، زنانگی و مردانگی، الگویی «انسانی»، از «سوژگی» خلّاق و کُنشگر میساخت. انسانی که نه «کامل» مینمود و نه خود را بهتر و برتر میخواست. انسان بود و «هیچ چیز از آنچه انسانی است برایش بیگانه نبود» . او خود بود و در همهی احوال و ادوار مستقل و مختار خود انتخاب کرد و بر همین سبک و سنت ثابت و باقی ماند. هرچند در دگردیسی روحی خویش مراحل «شتر، شیر، و کودک» را به تعبیر نیچهای، از سرگذراند.
آثار بهجای مانده از این کوشایی فردی و جمعی، یکی، «مجموعهی آثار» سیوشش جلدی علی شریعتی توسط دفتر و بنیاد و ساختار و ساختمانی است که آنرا از چنگ تهدید سانسور سیاسی و عقیدتی برکند و بدینسان، مکتبی را مکتوب ساخت و نهضتی را اینبار بهمعنای مثبت کلمه، نهادین و نظاممند؛ و دیگر، مدرسههایی که با همّت او و حامیان، در اقصی نقاط محروم ساخته شد، و سرانجام، الگویی عالی از زنی مبرز و متعدل.
🔸ایراد چنین شخصیتهایی که در انظار دیگران «بیشفعال» مینمایند، یکی هم اینست که در زمان حیات خویش و بویژه پس از هجرت خود، میتوانند خلائی را در ملاء پیرامون خود ایجاد کنند و این «جای خالی» را دیگر بسادگی نمیتوان پر نمود. رفع همین عارضه است که مسئولیت ما را برای ضمانت استمرار راه آنان صدچندان میسازد.
***
پانوشتهها:
۱- «چه ماده چه نر شیر روز نبرد» (نظامی)
۲- »Homo sum ; humani nihil a me alienum puto«, Térence, Heautontimoroumenos, v. 77
_______________________#پوران_شریعت_رضوی#حضور_غیبت#ایستادگی#با_یاد_پوران #دومین_سالیاد_پوران🆔 @Shariati_SCF