🔴#مصاحبه با حضرت علامه حسن زاده آملی روحي فداه
#قسمت_پنجم💠ازابتدای ورود به درس ، یکی از بزرگان به نام مرحوم[ آقا عبدالله اشراقی] (رضوان الله علیه ) روزانه می آمد و برای م، رساله مرحوم آقای اصفهانی را - که در آن زمان ، مرجع عصر بودند - می گفتند، (مسائلی را که برای یک جوان ، درابتدای تکلیف لازم است ).
💠درسهای آقایان هم ، بسیار منظم بود. درابتد، ما یک درس[ رساله عملیه] ، یک نصاب و یک درس[ امثله] ، داشتیم اکثر کتابهای [جامع المقدمات] را خواندیم ،[ نصاب] ر، به خوبی حفظ کردیم . بعداز آن ، شروع کردیم به[ سیوطی] و[ حاشیه] بعداز آن ،[ جامی] و شمسیه و در کنار آن ،[ تبصره] مرحوم علامه ر، می خواندیم . بعد به خواندن شرح نظام در صرف و[ مطول] در معانی و بیان و بدیع و[ مغنی] در نحو. بعد ازاتمام[ تبصره] ، به خواندن[ شرایع] شروع کردیم واکثر آن را - قریب به یک دوره آن - خواندیم و مباحثه کردیم بعداز آن ، آقایان به مااجازه دادند که[ شرح لمعه] و[ قوانین] ر، شروع کنیم . در آن وقت هنوز به مااجازه نداده بودند لباس روحانیت بپوشیم . خیلی دراین امور، مواظب و مراقب بودند، می گفتند زمانی لباس بپوشید که لااقل بتوانید به رساله عملیه رجوع کنید، به[ شرایع] و[ تفسیر] بتوانید مراجعه کنید و چیزی ، متوجه بشوید. می گفتند، برای لباس شتاب نداشته باشید. مواظب ما بودند.
💠چندین کتاب[ لمعه] را در آمل ، خواندیم واز[ قوانین] تا مبحث[ عام و خاص] ر، خواندیم و بعد، بدستور مرحوم آقای غروی لباس روحانیت ، پوشیدیم .
💠در مجموع ، ما یک[ آمل] بسیار منظم و مرتبی داشتیم . به ما تشویق کنند که نماز شبتان ترک نشود، قرآن روز شم، ترک نشود، صبح قرآن بخوانید و با وضو باشید. مواظب گفتارتان ، باشید. دراین جهات اخلاقی هم ، خیلی مواظب ما بودند.از حق نگذریم ، بزرگان شهر م، در دو جناح علم و عمل ، خیلی مواظب ما بودند و خودشان هم ، بسیار مردم وارسته ای بودند. بنده به نوبه خودم دراین شش سال که شاگرد آنه، بودم هیچ نقطه ضعفی در آنها ندیدم . حرکاتشان ، معاشرت ایشان ، همه خوب و پاکیزه بود و بسیار مردم قانعی بودند. در آن سختی روزگارشان ، با چه صبرایمانی ، بسر بردند.
💠بعداز خواندن مقداری از[ لعمه] و قوانین] ، بااجازه آن آقایان به تهران آمدیم . درابتد، بعداز رفتن به درسهای آقایان تهران ، دیدیم که ضرر کردیم که از[ آمل] آمدیم . به خدمت مرحوم آیت الله حاج شیخ محمدتقی آملی رفتم و عرض کردم مااز[ آمل] آمدیم و چند درس ، رفتیم .اینه،افراد پخته و قوی ، نیستند واز عهده کتابه، آنطور که آن آقایان ( اساتید آمل ) بر می آمدند، بر نمی آیند.
💠ایشان آقایانی را معرفی فرمود و بخصوص مرحوم آقای[ حاج میرزاابوالحسن شعرانی] را خیلی ستود و به بزرگی ، یاد کرد واز جناب آقای[ الهی قمشه ای] هم نام بردند. - لکن آندو، در سطح خیلی بالا بودند و آن وقت ، ما لیاقت نداشتیم که به درس آنان ، حاضر شویم .
💠از کسانیکه باید درابتدای ورودم به تهران ، نام ببرم - که بسیار به گردن من ، حق دارند و پدری فرمودند و مثل یک پدر مهربان ، من را پذیرفت و در تربیت و تعلیم من ، سهم بسزائی دارد - مرحوم آیت الله آقا سیداحمد لواسانی (رضوان الله علیه )است . بنده ، بقیه کتابهای لمعه را با جمع دیگراز رفق، تا آخر کتاب[ حدود] و[ دیات] ، در خدمت ایشان خواندیم . هم چنین از قسمت[ عام و خاص] قوانین تا آخر آن . و در مدت سه سال ،ایندو خوانده شد.
💠بعد شنیدیم که مرحوم آقای[ شعرانی] ، - به گفتن[ رسائل] و[ مکاسب] شروع فرمودند، ما هم دیگراحساس کردیم وقت آن است که به این درس برویم تا کم کم آشنا بشویم و بتوانیم به صورت شاگرد در محضر شریف ایشان ، باشیم . شرکت من در درس ایشان ، سرتاسر خیر و برکت بود. من قریب سیزده - چهارده سال ، در محضرایشان بودم و خیلی آن جناب ، به گردن من حق دارند و بنده ،اکثر کتابها ر، در محضر ایشان خواندم .
💠تمام[ رسائل] ،[ مکاسب] ،[ کفایه] ، و طهارت ، خمس ، حج وارث [جواهر] راایشان ، واقعا مرد ذوالفنون بود.از جهت توسع در علوم ، فرد نمونه و متفردی بود، مردی بود که در فقه ،اصول ،ادبیات ، طب ، ریاضیات ، زبان ، رجال ، درایه ، در قلم - به فارسی و عربی - دراخلاق و ... واقعا نمونه بود.
💠بنده ،اثر کتابهای درسی ر، خدمت آقای[ شعرانی] خواندم ، بعد متوجه شدم که ایشان در هیات و ریاضیات نیز، متبحرند - عرض حاجت کردیم .ایشان هم پذیرفتند و فرمودند پنج شنبه و جمعه ه، هیات و ریاضیات می خوانیم . سالیانی ازاز هیات فارسی[ قوشجی] تا[ مجسطی] و ... را در محضر ایشان خواندم و حتی عمل به اسطرلاب و ... را در محضرایشان ، کسب کردیم .
ادامه دارد ....
#شاخه_طوبي@shakhehtoba