چون دوستت میدارم مجبور نیستی آنگونه که روز آشناییمان بودی باقی بمانی. چون دوستت میدارم مجبور نیستی خود را محدود کنی به تصویری که از تو زنده مانده در من. چون دوستت میدارم میتوانی در خودت ببالی چیزهای جدیدی کشف کنی در وجودت میتوانی دگرگون شده، بشکفی، تازه شوی چون دوستت میدارم می توانی آنچه هستی باقی بمانی و آنچه نیستی شوی...
چشم انتظار چیستید؟ که کَران بگذارند با آنهاسخن بگوئید؟ که شکم پرستان چیزی به شما ارزانی کنند؟ که گرگ ها به جای پاره کردنتان به شما نان خورشتی بدهند؟ که ببرها از سر مهربانی دعوتتان کنند که دندان هاشان را بکشید؟ چشم انتظار این هستید؟