#تازههای_شهرکتاب#داستان_ایرانزنگِ در رو که زدن همه فهمیدیم سعیده س... خیلی هم قاطیه... آخه هر وقت سرحاله، استادیومی زنگ میزنه: دودورو دو دو دووو...انگار ما هم باید یک صدا جواب بدیم: «ایران»
هر وقت هم بی اعصابه، دستشو میذاره رو زنگ و ول هم نمیکنه تا باز کنیم... بعضی وقتها هم که معمولیه، که البته خیلی کم پیش میاد، مثلِ راننده کامیونا که بعد از سبقت، بوقِ تشکر میزنن، زنگ میزنه... بیب بیب...
این دفعه هم دستش رو گذاشته رو زنگ و وِل نمیکنه... بد بخت شدیم رفت...
#ابراهیم_خان#اشکان_عقیلیپورhttps://goo.gl/jbG3xK@shahreketab