صبح عشق تو درون دلم طلوع می کند رنگین کمان چشمان توست هر روز در پسِ باران دلتنگی های شبانه ام بر روی دریای پر تلاطم قلبم نقشی از امید و آرامش می زند ....
دور از تو... رودی کوچکم... قفل اسکله را می بوسم.. توقع دریایی ندارم... دور از تو... فواره ی بی قرارم... پرپر می زنم... که از آسمان تهی به خانه ی اولم برگردم...!