🔺سفر گروسی و چالش مدیریت تنش!
مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در هنگامهای بسیار حساس در دو سطح منطقهای و بینالمللی به ایران سفر کرده است.
گرچه برآورد طرف ایرانی از گفتگوها «مثبت» و «سازنده» و «مهم» است؛ اما سخنان خود گروسی در نشست خبری با اسلامی قابل تامل و پرمعناست. این اظهارات هم میتواند برونداد قرائت گروسی از وضعیت کنونی باشد و هم «پیامهای هشدار» از جانب خود او یا قدرتهای غربی.
گروسی گفت که «فضا در شرایط متشنج کنونی برای دیپلماسی تنگتر شده و میشود» و «باید به نتیجه ملموسی دست یابیم که ما را از مسیر تقابل دور کند». همچنین ضمن «غیرقانونی» خواندن هر گونه حمله به تاسیسات اتمی ایران، و این که نباید انجام شود، تاکید کرد که با ایجاد راه حل میتوان احتمال جنگ را از بین برد و از تقابل جلوگیری کرد.
احتمالا ایران در شرایط دشوار کنونی برای مدیریت فضای تنش و جلوگیری از تشدید آن بخواهد با گروسی به تفاهماتی ملموستر از قبل درباره برخی و نه همه زمینههای مورد اختلاف با شمول تعدادی از خواستههای آژانس و نه همه آنها برسد.
هدف دیگر ایران ممکن است نوعی ریلگذاری از این طریق برای شروع مذاکرات هستهای در آینده نیز باشد.
در این میان، چه بسا ایران تمایل داشته باشد که در این دو ماه مانده به عمر دولت بایدن مذاکرات هستهای احیا شود تا اتوماتیک در دوره ترامپ تداوم یابد و دیگر معذوریت خاصی برای ازسرگیری آن در عهد او وجود نداشته باشد. اما هنوز روشن نیست که دولت بایدن تا چه اندازه آمادگی ازسرگیری مذاکرات را و لو به صورت شکلی در این مدت کوتاه دارد.
اما این که این مدیریت و مهار تنش از جانب ایران تا چه اندازه میتواند بر رویکرد طرفهای مقابل موثر باشد، باید دید که آنها اکنون به چه میاندیشند و چه دریافتی از آن خواهند داشت.
اگر گروسی با رضایتمندی خوبی از ایران خارج شود، ممکن است سخنان او بعد از سفر و گزارشش در نشست شورای حکام به تلطیف فضا کمک کند. اما بعید هم نیست که طرفهای مقابل در شورای حکام، تفاهم احتمالی ایران و آژانس را «ناکافی» بدانند و برای بالا بردن دز فشار، قطعنامه جدیدی را تصویب کنند.
اگر هم قطعنامهای تصویب نشود و فضای مثبتی شکل گیرد، اما به دلایلی این فضا غالبا موقت باشد و فعلا برگردانی در جهت ازسرگیری موثر مذاکرات هستهای نداشته باشد.
دلیل نخست: دولت بایدن به عنوان دیگر طرف اصلی پرونده هستهای به علل متعددی همچون دوره انتقالی کنونی پس از انتخابات و جنگ و تنش گسترده در منطقه در شرایطی نیست که به مذاکرات «جدی» و توافق با ایران ورود کند.
دلیل دوم: اساسا دریافت آمریکا و اروپا از وضعیت در شرایط کنونی با قبل فرق کرده است. همین باعث میشود که امتیازاتی را که ممکن است ایران در هر نوع توافقی با آژانس بدهد، «ناکافی» بدانند و تلاش کنند که از کانال آژانس و قبل از مذاکرات هستهای جدید که مشخص نیست چه زمانی از سر گرفته میشود، «امتیازات بزرگ و بیشتری» حاصل شود. در مقابل ایران نیز نمیخواهد با دادن چنین امتیازاتی از هم اکنون و در ارتباط با آژانس، از قدرت چانهزنی خود در مذاکرات احتمالی با طرف اصلی پرونده برای رفع تحریمها بکاهد.
دلیل سوم: مطرح شدن دوباره پرونده هستهای ایران نه لزوما به علت نشست فصلی شورای حکام و بازگشت ترامپ و حتی توسعه برنامه هستهای تهران بلکه بیشتر به علت مواجهه کنونی در منطقه و تنش نظامی میان اسرائیل و ایران است. در این شرایط، طرفهای مقابل پرونده هستهای را محمل بهتری برای فشار بر ایران نه خود برنامه هستهای ایران میدانند. در این میان نیز نتانیاهو با بهرهبرداری از این وضعیت نهایت تلاش خود را میکند که بمباران تاسیسات اتمی ایران را در دستور کار طرفهای دیگر قرار دهد.
دلیل چهارم: برای دولت بایدن، پیشرفت در حل اختلافات ایران و آژانس در گذشته و نه در این شرایط انتقالی میتوانست تاثیر مثبتی بر مذاکرات هستهای با آن بگذارد، اما با ترامپ و دولتش وضعیت فرق میکند. اساسا ترامپ اعتقادی به نهادهای بینالمللی ندارد و کلا ترجیح میدهد که هر گونه حل و فصل و رفع اختلافی در هر پروندهای با خود او باشد.
در کنار آن نیز هر چند از قبل از انتخابات آمریکا برای سفر گروسی برنامهریزی شده بود، اما همین که پس از پیروزی ترامپ انجام میشود، ممکن است او توافق احتمالی با آژانس را محصول بازگشت «رعبآور» خود بداند و همین بر قرائت و دریافت او در چگونگی تعامل با ایران و پرونده هستهای در آینده پیشرو اثر بگذارد.
در هر صورت اگر در این دو ماه باقیمانده دولت بایدن تحول سترگی در تنش ایران و اسرائیل اتفاق نیفتد، دیر یا زود مذاکرات هستهای به ویژه در دولت ترامپ از سرگرفته میشود و با آغاز به کار او میتوان برآورد جدیدی از وضعیت مطرح کرد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari