سِپید مُرَکَب

سلام و عرض صبح بخیر..!🌿

از اونجایی من زمان ساخت این کانال به خودم قول دادم بسیار وسواسی و با دقت محتوا بزارم اینجا تصمیم گرفتم که این محل رو فقط تبدیل کنم یه یک آرشیو برای اشعار کامل.

ولی خب از اونجایی که من توی طول روز شاید ده ها بیت شعر بگم ولی خب در حدی نیست که بشه اینجا نشر داد پس تصمیم گرفتم کانالی بزنم که در اونجا کمی راحت تر باشم و خب ... مشخصه دیگه..!

اگر که تمایل داشتید تشریف بیارید اونجا، بسی خوشحال میشم...✨
لینک رو در زیر قرار میدم.

@MoshavashThoughts

تو میخواهی مرا از خواب بیدارم کنی اما
من از بیدار بودن خسته ام، خوابم نمی آید...

~ مسخ 🩶

؛

در عشق، به خونِ دیده‌ام خنده زنند
بر حالِ خراب و خسته‌ام خنده زنند
من عاشقِ راه و رسمِ مجنون بودم
بر گریه‌یِ دل‌شکسته‌ام خنده زنند

~مسخ

فکر کنم پذیرفتم دیگه
نمیتونم دست به تمنای شعر ببرم
"مثل بیماری که می‌داند دگر او ماندنی نیست"
معذورم بدارید...

؛

"مَن نَشُد دور کُنَم یادِ تو از سر لیکن
می‌رَوَم خود بِسِپارم به فراموشی‌ها"

گذشتم از خیابانی که بودی
بگو بر من گرفتارِ که بودی؟
همان جایی که عشقم را ندیدی
که رفتی تو ولی دل را ربودی

~ مسخ 🌊

کجا رفت آن نگاهِ مستِ دلتنگ
کجا شد خنده‌هایت نرم و پر رنگ
کنون یادش مرا هر شب بسوزد
دلم با خود همی بنشسته بر جنگ

~ مسخ 🩶