#چالش👈جوانی هم بهاری بود و بگذشت. ..
👈این زمستان را مبین ، ما هم بهاری داشتیم...!
👈من بادوچشم خویشتن دیدم که جانم میرود
👈من به پیری هم جوانی می کنم
👈عمرگران میگذرد خواهی نخواهی...
👈قیل و قال جوانی برنگردد دریغاااااا
👈آدمی پیر که شد حرص جوان میگردد
👈 "گیدر او گوزلیخ سنده قالماز "
👈پیرم و گاهی دلم یاد جوانی میکند
👈چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید
👈در جوانی رخ پیری خود را دیدم..افسوس
👈من نیز روزی عزیز دل کسی بودم👈جوان به حادثه پیر میشود گاهی
👈پیری و جوانی در پی هم چون شب و روز اند
👈خدا وبال جواني نهد به گردن پيري
👈یاد ایامی که در گلشن صفایی داشتم
👈طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
👈به نام زندگانی تباه شد جوانـی
👈پیر اگر باشم چه غم ، عشقم جوان است ای پری
👈گشایش از دم پیران بود جوانان را
👈مژده وصل تو کو کز سرجان برخیزم
👈بر لب جوی نشینو گذر عمر ببین
👈جوانی کجایی که یادت بخیر
👈من بِ کوتاهی یک عمر فقط طٌُ را میخواهم
👈چه زود دیر میشود
👈افسوس آن جوانی شادی گسار کو ...؟
👈کو عمر که هر چه بود انگار نبود...
👈جوان بودم که ناگه پیر شد دل
👈من پيرِ "غمِ كهنه ى" ايام شبابم..!!
👈ای جوانی رفتی ز دستم،در خون نشستم جوانی، کجایی؟
👈روزی نه چندان دور دور ،او هم نگاری بوده است
👈ملک جوانی و نکویی که راست؟
👈جوانی رفت وصدافسوس زغمهایی که من دارم