بسم الله
🔸 *«گنج پنهان در وجود انسان»* | «سه نکته انسانشناسانه از نقل یک کرامت»
🔸▫️١❖ کانال «عارفانه»، در مطلبی که بعنوان «انتشار برای نخستین بار» است چنین نوشته:
🔻 *«ماجرای طی الارض #علامه_حسن_زاده آملی (رضوان الله تعالی علیه)»*🔰 استاد
حسن رمضانی: روزی حقیر از حضرت استاد
حسن زاده آملی پرسیدم: آیا شما دارای طی الارض هستید و دستتان در مساله طی الارض باز است؟ ایشان این جمله را فرمود: «ریاضتش را کشیدهام».
• پسر ایشان؛ علی آقا، روزی به من گفت: در خدمت آقاجان که هستید سعی کنید از اسرار مگوی ایشان بهره بگیرید، از تخصصهای ویژهای که در اختیار ایشان است و در جای دیگر پیدا نمیشود بهره بگیرید.
• پرسیدم: مثلا؟
- اشاره کردند که زمانی ما با آقاجانم در ایرا به سر میبردیم و مادرمان در آمل بود، و دلمان برای مادرمان تنگ شده و مدت زیادی بود ایشان را ندیده بودیم. خدمت پدر گفتم: دلمان برای مادر تنگ شده، فکری بکنید، برویم به آمل سری بزنیم. ایشان گفتند: دلتان برای مادرتان تنگ شده؟ میخواهید برویم پیش مادر؟ گفتم: بله. ایشان فرمودند چشمانتان را ببندید! ما هم چشمانمان را بستیم و گفتند: باز کنید. باز کردیم دیدیم آمل در خدمت مادر هستیم!
🔸 ✍ جناب استاد
حسن رمضانی،
کتاب حدیث سهر، ص۳۱۳
🔸❖ پیج توحیدیِ عارفانه
🌐 t.me/Arefane/5707🌐 eitaa.com/arefane/2662🌐 instagram.com/Arefane1001🔸✅ *«سه نکته انسانشناسانه» از نقل این کرامت* :🔻نکته اول:⚡حقیقت ارض مسخّر تحت «حقیقت انسان» است.
⚡البته این کرامت فراتر از «طی الارض» است (که در طی الأرض همراه با کمی حرکت جسم بنحو خاص حاضر در مکانی میشوند). بلکه این کرامت از نوع «احضار مکان» و «تصرف در محیط» است، که بدون هیچ حرکت خاص جسمی، آن مکان را احضار نزد جسم و نفس خویش و اطرافیانشان میکنند.
⚡یعنی کار
علامه حسن
زاده «تصرف در نسبت انفسی مکان و محیط با جسم و نفس افراد آن جمع» بوده، نه آنکه در آفاق تغییری دهند، و ایرای بیرونی یا آمل بیرونی تغییری کند که بقیه مردم (غیر آن جمع) هم ببینند، و نه اینکه آن افراد را حرکت دهند و در حال طی شدن مسیر، زمین را قبض و بسط کنند.
🔸🔻نکته دوم:⚡نقل این مطالب برای «تعریف یک شخص» نیست. بلکه برای اصلاح «تعریف ما از انسان» است. برای «خودشناسی» است. اینکه بیابیم که ما فقط دست و پا نیستیم!
👌تلنگرهایی به ماست که بیابیم چه گنجی پنهان در خزینه وجود انسانی ماست.
⚡مثل همان مقصودی که خود
علامه حسن
زاده در تالیف کتاب «انسان در عرف عرفان» داشته اند.
⚡و بالاتر مثل همان مقصودی که خداوند سبحان در نقل این کرامات و معجزات در قرآن داشته است. مثل کرامت وزیر سلیمان، جناب آصف بن برخیا، که تخت بلقیس را با «خسف ارض» (فروبردن و قبض زمین و سپس بسط آن) و در «اسرع از سرعت نور در نظرها» از یمن به اورشلیم «احضار» کرد.
⚡قال الله تعالی:
«قالَ الَّذي عِندَهُ عِلمٌ مِنَ الكِتابِ أَنا آتيكَ بِهِ قَبلَ أَن يَرتَدَّ إِلَيكَ طَرفُكَ فَلَمّا رَآهُ مُستَقِرًّا عِندَهُ قالَ هٰذا مِن فَضلِ رَبّي لِيَبلُوَني أَأَشكُرُ أَم أَكفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّما يَشكُرُ لِنَفسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبّي غَنِيٌّ كَريمٌ»
(سوره نمل، آیه ۴۰)
⚡قال امیرالمؤمنین علی (علیه السلام):
«إِنَّ اِسْمَ اَللَّهِ اَلْأَعْظَمَ عَلَى اِثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ حَرْفاً، وَ كَانَ عِنْدَ آصَفَ بْنِ بَرْخِيَا حَرْفٌ وَاحِدٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ فَخَسَفَ اَللهُ (عز و جل) اَلْأَرْضَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ عَرْشِ بِلْقِيسَ حَتَّى تَنَاوَلَ اَلسَّرِيرَ ثُمَّ عَادَتِ اَلْأَرْضُ كَمَا كَانَتْ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفِ اَلنَّظَرِ (أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَیْن)، وَ عِنْدَنَا نَحْنُ وَ اَللهِ اِثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً وَ حَرْفٌ وَاحِدٌ عِنْدَ اَللهِ (عز و جل) اِسْتَأْثَرَ بِهِ فِي عِلْمِ اَلْغَيْبِ وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ اَلْعَلِيِّ اَلْعَظِيمِ»
(بحارالانوار، ج٢٧ ص٣٧)
🌐 noo.rs/Q3nag⚡ ترجمه حدیث: «امام امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند: اسم اعظم خداوند هفتاد و دو حرف (نزد اولیاء) است، در نزد آصف بن برخيا (وزیر سلیمان) يك حرف از آن بود که به همان يك حرف تکلم نمود و خداوند فاصله بين او و تخت بلقيس را فرو برد (و زمین را قبض نمود) بطورى كه آصف تخت را با دستش گرفت، سپس خداوند (زمين را مجددا بسط نمود و) به يك چشم بهم زدن زمین بصورت اولش برگشت. در نزد ما اهل بیت (ع) بخداوند سوگند تمام هفتاد و دو حرف است، و يك حرف ديگر (اسم مستأثر فوق آن ٧٢ حرف) هست كه خداوند بخود اختصاص داده و مختص علم غيب اوست، و لا حول و لا قوة الاّ باللّٰه العلى العظيم».
👇👇👇