✅کارتر؛ روشنگری جلوتر از زمانه!
✍️صابر گل عنبری
معمولا در سخن گفتن از جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا که دیروز در 100 سالگی درگذشت، به دوره چهارساله ریاست جمهوری او و تحولات مهم أن دوران از بحران اقتصادی داخلی و قرارداد کمپ دیوید میان مصر و اسرائیل گرفته تا سقوط شاه و حادثه سفارت آمریکا در تهران و عادیسازی روابط با چین و ... پرداخته میشود، اما کارترِ پس از ریاست جمهوری مغفول میماند.
کارتر یک «مسیحی متدین» بود و زندگی او پس از ریاست جمهوری با تاسیس مرکز فعالیتهای بشردوستانه کارتر دنیای دیگری است. نگاه کارتر در دنیای پس از ریاستجمهوریاش نسبت به اسرائیل و مناقشه فلسطین رفته رفته با توسعه شهرکسازی و اشغال بیشتر زمینهای فلسطینیها تغییر کرد و با کاربست شناخت و تجربه عملی خود به انتقاد از اسرائیل روی آورد و آن را در سال 2006 با نگارش کتاب «فلسطین؛ صلح, نه آپارتاید» (Palestine Peace Not Apartheid) رژیم آپارتاید نامید و از سیاستهای آمریکا انتقاد کرد.
او هدف از نگارش این کتاب را بیان حقایقی از فلسطین دانست که مردم آمریکا از آن بیاطلاع هستند و گفت که «به علت فعالیت چشمگیر لابی حامی اسرائیل و نبود صداهای مخالف و فعال» بحثی جدی درباره وضعیت فلسطین در آمریکا انجام نمیشود.
این کتاب در زمانهای نگاشته شد که فضای نخبگانی و رسانهای آمریکا چون امروز برای انتقاد از اسرائیل باز نبود و لابی اسرائیلی با هجمهای سنگین تلاش میکرد که هر صدای معترضی را خاموش کند. این کتاب کارتر چون بمبی در آمریکا منفجر شد و از هر سمت و سو مورد هجمه این لابی و بازوان سیاسی و رسانهای آن قرار گرفت تا جایی که زشتترین کلمات و اهانتها نثار او شد و به او لقب یهودیستیز دادند.
در این میان، استعفای کنثاستاین مدیر مرکز کارتر ضربه سنگینی به کارتر بود. استاین در عین حال موجی از استعفا در این مرکز را هدایت کرد و خیلی از یهودیان عضو آن را با خود همراه ساخت. مرکز سیمون ویزنتال از مهمترین مراکز مدافع منافع یهودیان در جهان هم با جمعآوری هزاران امضا علیه کارتر در بیانیهای او را «سخنگوی مساله فلسطین» و «از سرسختترین منتقدان اسرائیل» معرفی کرد.
کارتر چند ماه پس از تالیف کتاب با وجود فشارهای سنگین در گفتگو با روزنامه آبزرور انگلیس تاکید کرد که از توصیف اسرائیل به آپارتاید پشیمان نیست و «این کلمه دقیقترین وصف حال فلسطین است». اما با تداوم هجمه و فشار بعد از سه سال از نوشتن کتاب، مجبور به توضیحاتی درباره آن شد که نوعی «عذرخواهی» از یهودیان تلقی شد.
اما کتاب کارتر که یکی از پرفروشترین کتابهای آمریکا شد، کارگر افتاد و بابی تاریخی برای بحث و مناقشه پیرامون اسرائیل و سیاستهای آپارتایدی آن در آمریکا گشود و به یکی از عوامل ریزش مستمر پایگاه نخبگانی، سیاسی و اجتماعی اسرائیل در آمریکا در این دو دهه تبدیل شد.
بعد از دو دهه با شروع جنگ غزه دوباره یاد و خاطره کارتر در ذهن مخالفان اسرائیل در آمریکا زنده شد؛ تا جایی که در یک سال اخیر متاثر از این حجم از جنایت و نسلکشی در غزه، این بار منتقدان سرسخت دیروز کارتر به عذرخواهی از او روی آوردند.
به عنوان مثال، پیتر بینارت که از او به عنوان «متنفذترین صهیونیست لیبرال در نسل خود» یاد میشد، در نامهای ضمن پوزش از کارتر نوشت: «اکنون حقایق روشن شده است. معتقدم که آنچه کارتر در سال 2006 گفت نشان داد که الحق جلوتر از زمانه خود بوده است».
همچنین استیو بیرمن از فعالان برجسته یهودی سابق در مرکز کارتر ابتدای 2024 و پس از سه ماه از جنگ غزه با نامهای به کارتر ضمن عذرخواهی از او به علت اعتراض به کتابش و خروج از موسسه نوشت که اکنون متوجه شده است که اشغالگری اسرائیل «پروژهای با اهداف استعماری است.»
ناگفته هم نماند که مرکز کارتر فعالیتهای بشردوستانه هم در غزه و کرانه باختری داشت و بر سه انتخابات در فلسطین از جمله آخرین انتخابات در سال 2006 میلادی که به پیروزی حماس منجر شد، نظارت داشت و سلامت آن را تایید کرد. چند بار هم به غزه و دمشق (قبل از بحران سوریه) برای دیدار با رهبران حماس رفت و عکس او در دیدار با هنیه (نخست وزیر وقت فلسطین) در غزه در آن زمان دوباره اعتراض محافل اسرائیلی را برانگیخت.
کارتر با این سفرها به منطقه در جستجوی صلح از رهگذر راهحلی برای این ابرمناقشه تاریخی در منطقه بود که به آن به عنوان مساله و بحرانی انسانی مینگریست؛ اما کانونهای قدرت در آمریکا و اسرائیل با او همراهی نکرد و تحولی که در نگاهش به این مساله ایجاد شده بود و با انتشار کتابش نمود بیشتری یافت، او را مغضوب این کانونها ساخت و توفیقی به دست نیاورد.
@Sahamnewsorg